ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
لذت سرود آزادی است اما خود آزادی نیست.
لذت شکوفه ی هوس ها و خواهش های شماست اما میوه نمی دهد.
لذت ژرفایی است که بلندا را می جوید اما ژرفا و بلندا نیست...
امید پرنده ای است
که مأوا در روح دارد
نغمه ی بی کلام را می خواند
وهرگز بازنمی ماند
خوش ترین نوایش در تندباد می آید
و باید سخت باشد توفانی
که برآشوبد این مرغک را
که گرمی دل ها بوده است
آوایش را در سردترین دیارها
و در غریب ترین دریاها شنیده ام،
اما او هرگز در هیچ تنگنایی
از من خرده ی نانی نخواسته است