مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

چگونه روز معلم نامگذاری شد؟

 به بهانه  ی روز معلم:

حادثه 12 اردیبهشت ماه سال 1340 و قتل دکتر ابوالحسن  خانعلی دبیر

 دبیرستان جامی

تهران ، حادثه ای به یاد ماندنی در تاریخ معاصر ایران است .

معلمان شهر تهران به دعوت باشگاه مهرگان برای اعتراض به لایحه

 پایه حقوقی معلمان

روز 12 اردیبهشت در میدان بهارستان جمع شدند . در حالیکه معلمان شعار صنفی

می دادند خودروهای آتش نشانی برای متفرق کردن جمعیت معلمان

برروی آنان آب می پاشیدند.

ناگهان سرگرد ناصر شهرستانی رییس کلانتری 2 بهارستان با سلاح کمری ،

یکی از معلمان حاضر در میدان را از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار داد.

قتل ابوالحسن خانعلی که دبیر رسمی آموزش و پرورش و دانشجوی

  دوره دکترای رشته معقول و منقول دانشگاه تهران بود،

                                         ایران راتکان داد.

 اعتصاب معلمان 11 روز ادامه داشت  و آثار سیاسی مهمی بر جای گذاشت.

در اجتماع بزرگ معلمان در 18 اردیبهشت ماه ،

 معلمان با صدور قطعنامه ای روز 12 اردیبهشت را به یاد بود

شهادت دکتر خانعلی ، روز معلم اعلام کردند. و مقرر شد همه ساله تمام مدارس

در این روز تعطیل  شده و مراسم خاصی بر گزار گردد.

تا پیروزی  انقلاب اسلامی  در سال 1357 نام خانعلی بر

تابلوی تعدادی از مدارس دیده می شد .

منبع : مجله تیزهوشان  سال 1385  

این وبلاگ ارزشمند راهم ببینیدhttp://aliakbarzadeh49.blogfa.com/

 

مدیر خیالی من :

به دانش آموزان کلاسم هرروز تو صیه می کند  یک شاخه گل بر روی میزم بگذارند.

به جای بزرگ کردن ابعاد تابلو مدرسه  برروی ابعاد قلبم کار می کند

وقتی از کلاس به دفتر می روم از جایش بلند می شود و می گوید :

امروز خیلی خسته شدید چون خیلی کار کردید تا شما دست هایتان را

بشویید  می گویم برایتان چای بیاورند.

هر کار کوچکی انجام می دهم بر تابلو دفتر با دست خودو

کتبا از من تشکر می کند.

چهار شنبه ها یک واکسی را به مدرسه می آورد تا کفش هایم را واکس بزنم.

 چای را در بهترین فنجان های شهر برایم می آورد.

روزهای تعطیل تلفنی جویای حالم می شود .

خوبی هایم را مدام بر زبان می آورد و بیشتر وقت ها بدی هایم را نمی بیند.

شرایط پیشرفت را برای همه مهیا کرده است .

هرروز به من می گوید من شرمنده ی انرژی و تلاش شما هستم.

او مدیر قلب من است .

 از این وبلاگ:http://aliakbarzadeh49.blogfa.com/ 

برای هر جمله اش کتابها باید نوشت و هیچکدام توقع زیادی نیست چرا چنین نیستیم ؟

رهرو اگر حبیب نباشد دلیر نیست

ای عشق از تو پیر و جوان را گزیر نیست         ای سربلند ، با تو کسی سر به زیر نیست

چونی ، که تا به ملک دلی خانه ساختی       دیگر کسی به جز تو درآن دل ، امیر نیست

گر سوی کس اشاره به جان باختن کنی        فرقی میان عاشق برنا و پیر نیست

در کربلا ولایت دل با حبیب بود                      عشقی حبیب یافت که آنرا نظیر نیست

از زیر برف پیری او لاله بر دمید                      هرگه ز باغ دل بردمد لاله ، دیر نیست 

جان را به راه دیدن محبوب داد وگفت             هر کس نه پیش چشم تو می رفت ، بصیر نیست

در بیشه های سبز وفا ، شیر سرخ بود          رهرو اگر حبیب نباشد دلیر نیست

از صولتی که در  نگه آن دلیر بود                   در لرزه می فتاد وگر جان شیر بود 

موسوی گرمارودی

تقدیم به شما.......

 روی لینک زیر کلیک کنید. یک صفحه سیاه ظاهر میشود. ماوس خودرا هرجای صفحه و همه جای آن کلیک کنید، ببینید چه اتفاقی میافتد. سپس ماوس را کلیک کنید و در همان حال به همه جای صفحه بکشید و ببینید چطور میشود تقدیم به شما.......تقدیم به شما

امتحانات نهایی و نمره گذاری در کلاس های درسی چند کشور خارجی

، نگاهی به شیوه های نوین ارزشیابی،هدف از امتحان معلمان چیست؟

کشور آرژانتین
از سال ۱۹۸۹ وضع درسی دانش آموزان با نمرات ۱ تا ۳ سنجیده می شود ( عالی ، رضایت بخش ، غیر رضایت بخش ) و اعتقاد کلی آن است که این روش موجب پایین آمدن استانداردهای آموزش شده است . و بسیاری معتقدند که شیوه نمره گذاری گذشته که با اعداد ۱ تا ۱۰ مشخص می شد ،‌ نتیجه بهتری داشت و شیوه جدید باید مورد تجدید نظر قرار گیرد .
کشور آلمان
ارزشیابی از دانش آموزان توسط معلمین مربوطه و بر اساس امتحانات کتبی ، شفاهی ، انجام دادن تکالیف درسی و مشارکت فعال دانش آموزان در کلاس صورت می گیرد . که نتیجه بصورت گزارش کتبی (بویژه در دوره ابتدایی) و یا بر اساس نمره گزاری در مقیاس ۶ نمره ای به اطلاع خانواده ها می رسد ..
کشوراسپانیا
بر اساس مقررات جدید ، ارزشیابی در مقطع پیش دبستانی بصورت مستمر و ارتقاء بصورت اتوماتیک خواهد بود . در دوره ابتدایی و متوسطه ، اطلاعات لازم برای ارزیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با روشهای مختلف از قبیل مشاهده منظم ، تحلیل تکالیف درسی ، آزمونهای کتبی ، شفاهی و عملی جمع آوری خواهد شد . د رصورتی که بررسی ها نشان دهند که دانش آموز به هدفهای مورد نظر نائل نشده است ، باید سال تحصیلی را تکرار کند . تکرار پایه در هر دوره فقط یکبار و در مجموع در طی ۱۰ سال آموزش اجباری ، دو بار امکان خواهد داشت .
کشور بلغارستان
در بلغارستان ، دانش آموزان دوره ابتدایی بطور اتوماتیک و بر اساس سن به کلاس بالاتر ارتقاء می یابند . در دوره های پیش متوسطه ، متوسطه و دانشگاهی ، وضعیت تحصیلی دانش آموزان با نمرات ۲تا ۶ مشخص می شود . نمره ۲ به معنای ضعیف است و دانش آموز باید مجددآ در امتحان شرکت کند ، نمره ۳ ، به معنای رضایتبخش ، نمره ۴ خوب ، نمره۵ خیلی خوب و نمره ۶ به معنای عالی می باشد . دانش آموزان ضعیف باید پایه تحصیلی را تکرار کنند .
کشور سوئد
در مدارس سوئد هیچگونه امتحان نهایی وجود ندارد . در دوره آموزش اجباری بجز تعداد معدودی از دانش آموزان بقیه به کلاس بالاتر ارتقاء می یابند و قبولی یا مردودی در واقع مفهومی ندارد . در سال دوبار ( آخر پاییز وبهار ) به دانش آموزان کلاسهای هشتم و بالاتر نمره داده می شود . نمرات با اعداد ۱تا ۵ مشخص می شود .
کشور ژاپن
در ژاپن هیچگونه امتحان نهایی وجود ندارد . ارتقاء به کلاس بالاتر بر اساس ارزشیابی داخلی انجام می گیرد و در عمل ارتقاء از کلاسی به کلاس بالاتر در مرحله آموزش اجباری ( تا کلاس نهم ) بصورت اتوماتیک و قطعی می باشد .
کشورروسیه
برای نمره دادن به دانش آموزان از نمرات ۱ تا ۵ استفاده می شود که ۵ بیشترین و ۱ کمترین نمره است . نمره قبولی ۳ می باشد . اگر دانش آموزی دردو یا سه درس نمره ۲ بیاورد ،هنوز اجازه ارتقاء به کلاس بالاتر را خواهد داشت . اگر دانش آموزی در سال پایانی یک نمره ۲ داشته باشد ، گواهی نامه پایان تحصیلات به وی داده می‌شود ولی این نمره ممکن مانع از ورود وی به مراکز آموزش عالی در برخی از رشته های تحصیلی شود .
http://isedor.persianblog.ir/page/4

80 نکته مهم در تدریس موفق معلمان و مربیان مدارس

امروزه آموزش و پرورش رسمی در پی آمادگی برای زندگی آینده از طریق یادگیری مفید و مؤثر است وکلا" تدریس عبارتست از:
تعامل یا رفتار متقابل معلم و دانش آموز بر اساس طرح منظم و هدفدار برای ایجاد تغییرات مطلوب و تسهیل یادگیری فرد و شناخت او از جهان است.
و تدریس خوب : تدریسی است که به خوب یاد گرفتن فراگیران کمک کند. در این فرایند یادگیرنده باید فعال باشد. به بحث بپردازد،مسائل را حل کند و با استفاده از راهنمایی های معلم به کسب تجربه بپردازد.
معلمان در حالی که به شاگردان در کسب اطلاعات ، مهارتها، راههای تفکرو ابراز نظرات خود کمک می کنند، باید به آنان نحوه ی یادگیری را نیز درس دهند.
چگونگی انجام تدریس اثر بسیاری بر توانایی شاگردان برای آموزش خودشان دارد . معلمان موفق تنها ارائه دهندگان مطالب نیستند بلکه آنان شاگردان خود را به تکالیف شناختی و اجتماعی وادار می نمایند و به آنان چگونگی کسب، ذخیره سازی و پردازش اطلاعات را می آموزند تا چگونگی فراگیری را یاد بگیرند و منابع را به طور مؤثر به کار ببرند.لذا نقش عمده تدریس ،خلق یادگیرندگان فعال ، خلاق و قدرتمند است.


توصیه هایی برای داشتن یک تدریس موفق و رضایت بخش

1- با توکل به خدا و نام خدا کلاس را شروع کنیم.
2- اخلاص در عمل تدریس و تقوا را رعایت کنیم.
3- زمان هر جلسه تدریس را در نظر داشته باشیم تا با کمی یا زیادی وقت مواجه نشویم.
4- وقت کلاس را به مطالب بیهوده و کم فایده صرف نکنیم.
5- سعی کنیم ساعت تدریس را تغییر ندهیم
.
6- به هنگام تدریس، نشاط روحی و عاطفی خود را حفظ کنیم.
7- با خوشرویی تدریس کرده و همواره چهره بشّاشی داشته باشیم.
8- احساسات و عواطف دانش آموزان را جریحه دار نکنیم.
9- تلاش کنیم فضایی عاطفی بوجود آوریم.
10- سعه ی صدر داشته باشیم و از فضل فروشی بپرهیزیم.
11- وفای به عهد، خوش قولی و تواضع در تدریس را از یاد نبریم.
12- به هنگام تدریس؛ آرامش خود را حفظ کنیم.
13- از قضاوت ناصحیح نسبت به دانش آموزان پرهیز کنیم 

ادامه

کاش هنوزم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم



بچه که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم

کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش

را از نگاهش می توان خواند
کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم  
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود کاش قلبها در چهره بود اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم 

دنیا را ببین...

بچه بودیم از آسمان باران می آمد بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید! 
بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم بزرگ شدیم تو خلوتبچه بودیم راحت دلمون نمی شکست بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم  بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم
بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه
کاش هنوزم همه رو به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم
بچه که بودیم اگه با کسی 
دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفت
بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم
بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم
بزرگ که شدیم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه

بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود
بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه
بچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بود بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم
بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم

بزرگ که شدیم همش تو خیالمون بر میگردیم به بچگی
بچه بودیم درد دل ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم... هیچ کس  نمی فهمد
بچه بودیم دوستیامون تا نداشت بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره
 

بچه که بودیم بچه بودیم بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ؛ دیگه همون بچه هم نیستیم

منظور از افت تحصیلی چیست؟

افت تحصیلی کاهش نسبی فعالیت درسی و مطالعه یک دانش آموز در یک دوره نسبی  در مقایسه با دوره نسبی قبل از آن می باشد.مثلاً کسی که طی سه ماه نمرات در حد 15 داشته اما در دو هفته اخیر در تمامی یا تعدادی از دروس نمرات حدود 12 کسب کرده، می گوییم در حال حاضر نسبت به سه ماه پیش افت تحصیلی دارد. منظور از آوردن کلمه نسبی این است که افت تحصیلی تنها شامل دانش آموزان ضعیف نبوده حتی کسی که چند ماه پیش نمرات حدود 18 داشته اگر در حال حاضر نمرات حدود 16 کسب می کند ، دو نمره نسبت به دوره قبل افت دارد.

         عوامل موثر بر افت تحصیلی:

         ۱.     عوامل مربوط به خود دانش آموز

·        عوامل فیزیولوژیکی و جسمی مانند ضعف بینایی و شنوایی و غیره

·        عوامل ذهنی و روانی مانند میزان هوش و قدرت حافظه و سلامت روانی

·        نداشتن هدف واقعی و عینی و روشن از تحصیل

·        عدم انگیزش درونی برای تحصیل و مطالعه

·        نداشتن اعتماد به نفس کافی

·        ضعف اراده در تصمیم گیری های تحصیلی و مطالعه و اجرای تصمیمات

·        عدم برنامه ریزی دقیق از لحاظ زمان و میزان مطالعه روزانه

 ·        نداشتن روش مطالعه مناسب برای دروس مختلف

·        مهارت های مطالعه نادرست (مهارت های درست مطالعه در آخر این بحث ذکر  می گردد)

    ۲.    عوامل مربوط به خانواده

 ·        اختلاف خانوادگی و خانواده آشفته ، طلاق فیزیکی یا روانی والدین ، وجود        نا مادری یا نا پدری و غیره

·        اختلاف فرزندان با خانواده مانند لجبازی با والدین و اعتراض به جو خانواده

·        وابسته و متکی نمودن فرزندان به والدین در امور درسی و تکالیف منزل از دوران ابتدایی

·    تحقیر ، سرزنش و مقایسه نادرست فرزندان با همسالان موفق و در نتیجه پایین آوردن اعتماد به نفس و خود پنداری آنان

·        تغییرات منفی در خانواده مانند ورشکستگی سیاسی و اقتصادی و اعتیاد و غیره

·    تغییر در جهت ارتقای سریع و غیر مترقبه سطح اقتصادی یا اجتماعی خانواده و از خود باختگی و غافلگیر شدن فرزندان و انواع انحرافات

         ۳ .     عوامل مربوط به مدرسه

·        گروه همسالان مانند مزاحمت و شوخی های نابجا در کلاس درس

·        رفتارهای نا مناسب عوامل اجرایی مدرسه مانند مدیر ، معاونین ، دبیران و مشاوران

·    جو عمومی حاکم بر مدرسه از لحاظ درسی مانند سخت گیری بیش از حد دبیران در دادن نمره به خاطر بالا فرض کردن سطح علمی مدرسه یا همرنگ شدن دانش آموز با سایر دانش آموزان ضعیف با فرض اینکه همه دانش آموزان مدرسه ضعیف هستند.

          ۴.  عوامل مربوط به اجتماع

 دوستان نا باب

استفاده نادرست از کلوپ های ورزشی ، بدن سازی ، بیلیارد و غیره

استفاده نادرست از کافی نت ها و گیم نت ها گذراندن وقت زیاد در خیابان ها و خارج از منزل

     مهارت های صحیح مطالعه

 مطالعه با فاصله: مطالعه بی وقفه و مستمر موجب خستگی و بیزاری از مطالعه می شود؛ روش درست ، مطالعه ی با فاصله و استراحت در میان دو وعده مطالعه میباشد. مورد زیر الگوی مناسبی است ‍‍» 90 دقیقه مطالعه و 15 دقیقه استراحت ، 75 دقیقه مطالعه و 30 دقیقه استراحت ، 60 دقیقه مطالعه و 45 دقیقه استراحت ، 45 دقیقه مطالعه و استراحت نسبی زیاد و انجام سایر امور روزانه » یادتان باشد به هر میزان که میزان مطالعه در یک روز افزایش می یابد خستگی زیاد شده و به دقایق استراحت زیادتری نیاز دارید و مدت زمان مطالعه مرحله بعدی باید کاهش یابد.

عدم مطالعه در کنار وسایل صوتی و تصویری روشن

لب خوانی به جای بلند خوانی

مطالعه در حالت نشسته و آرامش به جای حالت حرکت و قدم زدن

مطالعه به موقع و بیدار نماندن در شب برای حضور مناسب در کلاس یا جلسه امتحان روز بعد

مطالعه نکردن در موقع خستگی

عدم مطالعه طوطی وار (بدون درک و تلخیص و طبقه بندی)

مطالعه نکردن با حالت افسردگی

شروع مطالعه از مطالب آسان به مشکل

مطالعه نکردن در حالت نگرانی و اضطراب

 :افت تحصیلی یکی از موضوعاتی است که شاید همه دانش آموزان در طول سالهای تحصیل خود با آن دست و پنجه نرم کرده باشند.

گاهی اوقات افت تحصیلی از عوامل درونی نشات می گیرد و گاهی نیز عوامل محیطی دارد. اقتصاد بیمار ، تدریس بد ، وابستگی به کمکهای آموزشی خارج از مدرسه ، بیماری ، سرخوردگی های اجتماعی و خانوادگی و... از جمله عواملی هستند که هر کدام در افت تحصیلی دانش آموزان نقش بسزایی دارند.

 یکی از دلایل عمده افت تحصیلی مخصوصا در دانش آموزان دوران دبستان وابستگی آنها به والدین است. مثلا وابستگی ای که در دوران ابتدایی بین والدین و فرزندان شکل می گیرد و وقتی آن نیروی کمکی به هر شکلی یا علتی نتواند دیگر به آنها کمک کند آن وقت زمینه افت تحصیلی در فرزند شما به وجود می آید. از آنجا که وابستگی به مرور زمان شکل می گیرد قطع وابستگی نیز باید در طول زمان صورت بگیرد. کودک شما باید روزی روی پای خود بایستد و بتواند تکالیفش را به تنهایی انجام دهد ، ولی عادت دادن او به این که همیشه کسی ، دوستی یا قوم و خویشی است که در دروس مدرسه به آنها کمک کند این تفکر که همیشه کسی برای تکیه کردن وجود دارد را در ذهن او تقویت می کند و سرانجام با از بین رفتن این تکیه گاه تحصیلی نشانه های افت تحصیلی در کارنامه فرزند دانش آموز شما جلب توجه می کند.

این به این معنی نیست که اصلا به دانش آموزان خود کمک نکنید بلکه هدف شما از کمک باید این باشد که او را در شرایطی قرار دهید که اگر ضعفی دارد روی پاهای خود بایستد. البته اگر شما به طور ناخواسته کودک تان را به خود وابسته کرده باشید با اولین تلاش نمی توانید شرایط لازم را برای داشتن استقلال تحصیلی در او به وجود بیاورید و حتی ممکن است قطع کمکهای آموزشی شما سبب افت تحصیلی موقت فرزند دانش آموزتان شود، ولی این دوره مدت زیادی به طول نخواهد انجامید ؛ البته شما باید زمان مناسبی را برای قطع کمکهای آموزشی خود انتخاب کنید. برای مثال در جریان امتحانات نباید یکدفعه پشت فرزند خود را خالی کنید.

بهترین زمان برای این کار وقتی است که امتحانات جدی در پیش روی فرزند دانش آموز شما وجود ندارد. اگر والدین ، فرزندان خود را به جای یادگیری در مدرسه به یادگیری در محیط خانه وابسته کنند برای همیشه معلول یک علت بزرگ باقی خواهند ماند.

مشکلات خانوادگی

دعواهای خانوادگی زن و شوهر و تداوم آنها یکی از عواملی است که بشدت سبب تضعیف روحیه و افت تحصیلی دانش آموزان می شود. از آنجایی که کودکان در چنین لحظاتی زود انرژی و توان خود را از دست می دهند و نمی توانند همزمان با تحصیل بار مشکلات خانوادگی را نیز به دوش بکشند خسته و ناتوان می شوند و اولین آثار خستگی روحی آنها را می توان در کیفیت نمرات درسی آنها مشاهده کرد.

والدین نباید در چنین شرایطی از فرزند دانش آموز خود توقع نمرات خوب داشته باشند و به او بگویند این دعواها ربطی به تو ندارد. چنین چیزی غیر ممکن است زیرا فرزندان جزیی از محیط خانواده هستند و هر چیزی چه مثبت چه منفی تاثیرات زیادی روی آنها در محیط خانواده خواهد داشت. این وظیفه والدین است که مراقب روحیه فرزندان دانش آموز خود باشند تا مانع از فرورفتگی شخصیتی آنها شوند و به این ترتیب راه را بر هر نوع زمینه انحرافی که در چنین لحظاتی آینده فرزندان را تهدید می کند ببندند.

 اظهارات نامناسب در حضور دانش آموزان

گاهی اوقات یکی از عوامل افت تحصیلی دانش آموزان معلمها هستند. گاهی دیده شده تعدادی از معلمان بعضی اوقات در سر کلاس درس شروع به شکایت از وضع مادی خود می کنند و ناخواسته این پیغام را برای دانش آموزان می فرستند که تحصیل در شرایط امروز جامعه فایده ای ندارد و کسانی که در جستجوی وضع مادی بهتری می گردند باید آینده بهتر را در بازار کار جستجو کنند. باید به خاطر داشت که این تبلیغات سوئ دانش آموزان را منحرف می کند و همین انحراف از تحصیل زمینه ساز افت تحصیلی آنها می شود. 

اعتماد به نفس دانش آموز خود را تقویت کنید

 کمبود اعتماد به نفس در دانش آموزان یکی از عواملی است که دانش آموزان را از تلاش و خودباوری باز می دارد و سبب افت تحصیلی شدید آنها می شود. والدین باید به دانش آموزان خود کمک کنند تا خودشان را باور کنند و بتوانند خلاقیت های تحصیلی خودشان را بروز دهند. ترس از رفوزه شدن یا گرفتن نمرات بد در امتحانات آخر سال یکی از عوامل خطرناکی است که سبب افت تحصیلی شدید دانش آموزان می شود.

ترس از شکست ، انرژی دانش آموزان را ضعیف می کند و آنها را به عقب هل می دهد. می شود با صحبت کردن و تعریف خاطراتی از دورانی که خودتان نیز دانش آموز بودید ترس آنها را از امتحانات کاهش دهید. بعضی از دانش آموزان خیلی زودرنج هستند و به همین علت زود به مرز افسردگی می رسند. والدین باید به آنها راه مبارزه با مشکلات را بیاموزند. باید به فرزند دانش آموز خود بیاموزید تمام مشکلاتی که بر سر هر انسانی می آید به خاطر این است که آنها نتوانند خوب پیشرفت کنند و مشکلات نیز همین را می خواهند. به فرزند دانش آموز خود بیاموزید که مقاومت و استقامت را در خود تقویت کند. البته والدین خود باید الگوی مناسبی برای فرزندان باشند. هر گام موثری که شما در راه تقویت اعتماد به نفس فرزندتان بر می دارید زمینه سازی برای پیروزی های تحصیلی آینده آنها خواهد شد

 مثلا وقتی معلمی به جای تقویت انگیزه دانش آموزان برای ادامه تحصیل و کسب نمرات بهتر به آنها می گوید که پول در بازار ریخته و با گفتن این که ما هم اشتباه کردیم آمدیم معلم شدیم و با شما کله پوک ها سر و کله می زنیم یا اگر رفته بودیم به بازار ، حالا وضع ما بهتر از اینها بود این گونه افکار را در سر کلاس درس مطرح می کنند و مقام معلم را پایین می آورند ، همین پیام در ذهن دانش آموزان تاثیر می گذارد و سبب انحراف ذهنی آنها می شود.

به همین ترتیب والدین نیز در افت تحصیلی خیلی نقش دارند. یک حرف می تواند سرنوشت دانش آموزی را عوض کند و سبب دلسردی او از ادامه جدی تحصیلات شود. باید مراقب اظهاراتی که در حضور دانش آموزان درخصوص آینده و فارغ التحصیل شدن می شود بود. بعضی از والدین ناخواسته این طرز فکر را در ذهن فرزندان خود به وجود می آورند که درس خواندن به بیراهه رفتن است. به خاطر داشته باشید از آنجا که فرزندان شما در سن کم تجربگی هستند و از اظهارات اطرافیان نزدیک خود الگوبرداری می کنند نباید در حضور آنها چیزهایی را بیان کرد که تاثیرات منفی بر آنها داشته باشد.

 دوستان ناباب

 یکی از عوامل دیگر که سبب افت تحصیلی شدید دانش آموزان می شود معاشرت با افراد ناباب است. فراموش نکنید که دوستان در سرنوشت فرزندان شما نقش خیلی موثری دارند. بکوشید به طور غیر مستقیم کنترلی روی دوستان فرزندان خود داشته باشید و مراقب ارتباطهایی که آنها با دیگران در خارج از محیط خانواده برقرار می کنند باشید. در مدرسه دانش آموزان زیادی با افکار و شخصیت های متفاوت وجود دارند که همگی آنها می توانند تاثیرات مثبت و گاه نامطلوبی روی فرزند شما داشته باشند. طبیعتا شما همیشه نمی توانید همراه فرزند خود باشید ، ولی می توانید به او بیاموزید هر کسی را به دوستی قبول نکند. بکوشید علاوه بر داشتن شناختی از دوستان نزدیک فرزندان خود شناختی نیز از خانواده آنها داشته باشید.

 غذا و بیماری

 بیماری می تواند در افت تحصیلی دانش آموزان نقش داشته باشد. والدین همواره باید مراقب جسم و روح فرزندان خود باشند و به تغذیه آنها در طول سالهای تحصیل بخصوص هنگام امتحانات اهمیت ویژه ای قائل شوند. دانش آموزان باید غذای مناسبی میل کنند تا انرژی مورد نیاز برای یادگیری در سر کلاس درس را داشته باشند. دانش آموزانی که غذای کافی نمی خورند همواره در سر کلاس درس خسته ، افسرده و زودرنج هستند و چیزی یاد نمی گیرند.

 کشش به سوی غیر همجنس

 خیلی از دانش آموزان در فاصله سالهای راهنمایی - دبیرستان دل به عشقهای زودرسی می دهند که سبب انحراف فعالیت های ذهنی آنها از مطالب درسی به احساسات زودگذر می شود. در چنین شرایطی دانش آموزان به جای صرف انرژی خود برای مطالعه دل به احساسات خود و طرف مقابل می دهند و تمام تلاش خود را برای جلب توجه طرف مذکور متمرکز می کنند و از مسیر اصلی منحرف می شوند. باید دانست کمبود عاطفه در دانش آموزان به سرعت خود را نشان می دهد.www.zibaweb.com

والدین می توانند برای بازگشت مجدد فرزند دانش آموز خود به مسیر اصلی زندگی نقش موثری در این خصوص ایفا کنند. ارتباط برقرار کردن با غیرهمجنس در طول تحصیل در سال های آخر دبیرستان که سالهای سرنوشت سازی در آینده دانش آموزان هستند سبب تغییر هدف و علاقه می شود. به دانش آموزان خود بیاموزید که دوست داشتن درس و نه دوست داشتن دیگران آنها را به پیروزی می رساند. دانش آموزانی که از درس راهی برای رسیدن به هدف نساخته اند انگیزه هم برای پیروزی ندارند.

 تکلیف خانه

تکلیف دانش آموزان در منزل فعالیتی هدفدار، تکنیکی و وسیله ای در خدمت یادگیری است لذا نباید آنرا به منزله وسیله ای جهت پر کردن اوقات فارغت دانش آموزان و یا سرگرم کردن آنان تلقی نمود. تکلیف باید با تواناییها و علایق دانش آموزان مطابقت داشته باشد.

 مدت تکلیف باید متناسب باشد با مدت زمانی که لازم است دانش آموز در منزل صرف امور درسی کند. ولی گهگاه این تناسب رعایت نمی شود. و تکالیف سنگین بر دانش آموزان تحمیل می شود که موجب خستگی و دلسردی می شود.

 «کرزیک (1966) در یکی از مطا لعاتش از محصلین علل بی میلی شان به انجام تکالیف را جویا شد. آنان عمدتاً این سه مورد را ابراز داشتند: مزاحمتهای درون خانه _ عدم جذابیت تکالیف _ تماشای تلویزیون _ آموزگاران نیز مهمترین علل را به ترتیب عدم علاقه به درس و مدرسه _ زیاد بودن تکالیف و عدم رسیدگی و کنترل اولیاء ذکر کرده اند. »1

معلم باید در خصوص زمانی که هر دانش آموز برای انجام تکلیف صرف می کند و نیز از علاقه پشتکار، استعداد، سرعت عمل، و... اطلاعات کافی داشته و بر این اساس برای دانش آموز تکلیف تعیین کند. و گاه نیز دانش آموز به دلخواه خود از بین آنها، تکلیف برای خود انتخاب کند.

 محتوای کتب درسی

 از عوامل مهم و تعیین کننده در افت یا پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کتابهای درسی است که به دانش آموزان ارائه می شود. این مسئله از دو جهت در نظام آموزشی حائز اهمیت است. اول آنکه: ارزشیابی تحصیلی و استخدامی، تعیین صلاحیت علمی افراد و نیز ملاک ورود به دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی، و... بر محور کتابهای درسی و فهم محتوای آن استوار است. دوم اینکه: اگر بگوییم کتب درسی تنها وسیله آموزشی است که در اختیار معلمین قرار می گیرد، سخنی به گزاف نگفته ایم.

 اکنون این سئوال به جاست که آیا تنه هدف نظام تعلیم و تربیت انتقال محتوای کتب درسی به دانش آموزان است؟ آیا انتظار جامعه، از نظام آموزشی تنها انباشته کردن اصطلاحات و مفاهیم موجود در کتب درسی است در ذهن دانش آموزان یا نه آنچه مهم است، تربیت صحیح و اسلامی دانش آموزان است. یعنی ایجاد جو و محیطی مطلوب در مدرسه برای رشد و پرورش استعداد های نهفته و شکوفا کردن قوه ابتکار و خلاقیت، آموزش آداب و ارزشهای اسلامی به دانش آموز است تا با آمادگی قبلی کافی افرادی سازنده برای جامعه تربیت شوند.

 «آنچه باید در هر نظام تعلیم و تربیت و ملحوظ باشد، تربیت شهروندان سازگار، ساختن و پرداختن شخصیتهای سالم، انتقال علوم و معارفی است که ابعاد وجود مختلف جهان هستی را می شناساند. » 2پر واضح است که انتقال علوم و معارف تنها نقش ابزار و مقدمه دارند نه هدف. لکن متأسفانه آنچه در نظام آموزشی ما به عنوان هدف اصلی قلمداد می شود تنها انتقال دانش و معارف موجود در کتابهاست!

 

نویسنده:محمدصادق امینی منبع:روزنامه جام جم

 نقش انگیزش درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان ویادگیری آنها

 ایجاد هوشیاری وتوجه دردانش آموزان: وجوددقت وتوجه ازعوامل مهم درفراگیری مطالب درسی است ودقت وتوجه کم سبب یادگیری ضعیف دردانش آموزان می گردد.بنابراین معلمان ومربیان برای افزایش سطح توجه ودقت دانش آموزان، باتوسل به تدابیروروشهای مختلف،می توانند توجه دانش آموزان رابه مطالب درسی جلب نمایند.درحقیقت معلم بایددرکلاس درس،نقش یک محرک رابازی کند.معنی دار کردن مطالب،پیچیدگی وسهولت یاسختی وآسانی مطالب وگفته ها،رفتارهای معلم ازقبیل نگاه کردن یکسان وهمه رامخاطب قراردادن،کیفیت نوشته های معلم برروی تخته،همه به طورمستقیم توجه ودقت دانش آموزان راتحت تأثیرقرار می دهد.معلم بااستفاده ازتدابیرآموزشی می تواند بعدازایجادتوجه ودقت دردانش آموزان آن رادرسطح مطلوب حفظ نماید.ازسوی دیگرکم یازیادبودن علاقه دانش آموزان نسبت به یادگیری وآموختن موضوعهای مختلف درسی به تجارب آنها دربرخوردبااین موضوع ها ارتباط دارد.تجارب یادگیری دانش آموزان دردرسهای مختلف وقتی به صورت موفقیت ها یا شکست های پی درپی باشد، سبب ایجاد تصوراتی نسبت به تواناییهادررابطه بایادگیری موضوع های مختلف می شودوحتی انگیزه آنهارادررابطه باموضوع های مشابه،تحت تأثیرقرار می دهد.اگردانش آموز معتقد باشدکه درگذشته،دریادگیری مطالب مشابه بامطالب جدید موفق بوده است باعلاقمندی ودقت به مطالب جدیدگوش فراداده وآنها رامی آموزد، اما اگر به این اعتقاد رسیده باشدکه یادگیری مطالب جدید نیزمانند یادگیری مطالب مشابه درگذشته منجر به شکست خواهد شد،نسبت به یادگیری آن مطلب ازخودعلاقه نشان نخواهد داد.این انگیزه های مثبت ومنفی ابتدا مشخص ومحدود به موضوعهای خاص درمدرسه هستند،اما باافزایش تجارب مثبت یامنفی، گسترش می  یابند وتا آنجا پیش میروند که تمام دروس رافرامی گیرند. اگر تجارب داتش آموزازمحیط مدرسه خصوصاً درسالهای نخست تحصیلی حاکی از وجودشایستگی ولیاقت درمدرسه باشد،تجارب احساس موفقییت وافزایش اعتماد به نفس درسالهای آتی نیزتکرار خواهد شد.چنین فردی قادرخواهد بود باتکیه براین تجارب موفقیت آمیزدرحین تحصیل آن رابه زندگی واقعی خودتعمیم دهد وبدون تحمل سختی بربحران ها،فشارهاواسترس های شدیددرزندگی غلبه کند.این احساس لیاقت وشایستگی که در مدرسه آموخته می شود،وی راقادرمی سازددرحل مسائل ازروشهای واقع بینانه ای استفاده کند.ازسوی دیگر،تجارب شکست وعدم شایستگی طی سالیان تحصیل درمدرسه دردانش آموزان سبب ایجاد علائمی ازاحساس حقارت وخودکم بینی وپریشانی می شودوبرارتباطات آنها دردنیای خارج ازمدرسه نیز تأثیرمی گذارد.  www.zibaweb.com

 پیشنهادهایی برای برانگیختن وحفظ توجه وعلاقه به یادگیری دردانش آموزان:

* معلمین گرامی به دانش آموزان خودنشان دهید که به آنها علاقه دارید وآنها به کلاس شما«تعلق» دارند. اسامی آنان رایادبگیرید.

* همکاری میان دانش آموزان رابااستفاده ازانواع شوراهای دانش آموزی(تحصیلی،بهداشتی)تشویق کنید  * درصورت لزوم درشیوه کاری خود تغییردهید ومیان ساعات تدریس طولانی وسخت،فرصت استراحت کوتاهی مثلاً یک حرکت ورزشی ساده رافراهم کنید.

 * برای تشویق روح همکاری،جلساتی برای درمیان گذاشتن مسائل تشکیل دهید.

* ارزش یادگیری رابه دانش آموزان گوشزد کنید ومحدودیت ها وزیانهای عدم یادگیری رایادآورشوید. تأثیر مشوق هادرانگیزه: مشوق عاملی است که دستیابی به آن،انگیزه های افرادراارضامی نماید.برای دانش آموزان نمره خوب ورسیدن به پاسخ صحیح یک مسئله هردومشوق به حساب می آیند.درواقع مشوق ها همان تقویت کننده های مثبت بوده وعاملی هستندکه افرادبرای دستیابی به آن کوشش می نمایند.

تقویت کننده های مثبت به چهاردسته تقسیم می شوند:

 1-تقویت کننده نخستین:مانند آب وغذاکه درحقیقت نیازهای فیزیولوژیکی موجودزنده را ارضا می کند.

 2- تقویت کننده شرطی:مانند پول ، نمره ، مقام ، شغل و ... 

 3- تقویت کننده اجتماعی:مانند توجه،محبت،تائید،لبخندزدن ونوازش کردن و ... هستند.

4- تقوین کننده شخصی:که به آن انگیزش درونی نیزگفته می شودکه درحقیقت رضایت خاطرحاصل از یادگیری وکسب دانش ازآن موارد می باشد.این انگیزه ها نیازی به تقویت کننده های مشخص خارجی نداشته بلکه فعالیت یادگیری ونتایج حاصل ازآن،خوداثرتقویتی دارند.باتوجه به تقویت کننده های فوق الذکربه معلمین ووالدین توصیه می شود که دردانش آموزان به تدریج اثر انگیزه های بیرونی راکم کرده ومشوق انگیزش درونی باشند تابدین ترتیب دانش آموزان یادگیری رابه خاطر یادگیری وفراگرفتن آموخته های جدیدانجام دهند،نه به خاطرکسب مشوق های مادی وزودگذر. www.zibaweb.com

به معلمین ووالدین گرامی توصیه می شودکه به موارد زیرتوجه کنند:

* معلمان ارارائه مطالب کسل کننده واستفاده ازروشهای یکنواخت تاحدامکان خودداری کرده وتنوع درشیوه تدریس رارعایت کنندوازمتکلم وحده بودن پرهیزنمایند.

* میزان توجه ودقت شاگردان به معنی داربودن مطالب،تازگی،پیچیدگی وسادگی مطالب نسبت مستقیم دارد،بنابراین،این امرهمراه باتغییردررفتارمعلم حین درس توجه ودقت دانش آموزان راافزایش خواهدداد.

* استفاده ازتشویق های کلامی مانند عالی،مرحبا،احسنت پس ازعملکرددرست شاگردان سبب افزایش و تقویت یادگیری می گردد.

* والدین ومعلمین ازنمرات دانش آموزان تنها به عنوان وسیله ای برای دادن بازخوردوتوجه هرچه بیشتر آنان به نقاط ضعف وقوت خود ومیزان یادگیری ایشان استفاده کنند،نه بعنوان وسیله ای برای تنبیه.

 *معلمان مطالب آموزشی بصورت متوالی ازساده به مشکل ارائه دهند تادرابتداشاگردان دریادگیری مطالب ساده موفقیت بدست آورند وانگیزه آنها درکسب یادگیری های بعدی افزایش یابد.

* معلمین ازایجادرقابت وهم چشمی دربین دانش آموزان،خودداری ورزند.

* معلمین بااستفاده ازمثالها واصطلاحات آشناوساده،زمینه افزایش سرعت یادگیری راایجادکنند.

* استفاده ازبحث های گروهی،بازیهای آموزشی،ایفای نقش مراجعه به کتابخانه وجمع آوری اطلاعات و آگاهی ازمیزان پیشرفت خود سبب افزایش علاقه وتوجه دردانش آموزان می گردد. درانتها یادآوری این نکته مهم به نظرمی رسد که ایجاد فضای آزادیادگیری بدون احساس ترس واضطراب ازعدم موفقیت وشکست،تشویق دانش آموزان به اظهارعقایدواندیشه های خودودرنتیجه افزایش حس مسئولیت وقبول توانائیها وشایسته گیهای خودازاموربسیارمهمدرفراگیری سریع تر ومناسب تراست.

منابع:

 1- سیف،علی اکبر- روانشناسی پرورشی ،  انتشارات آگاه ، چاپ اول 1376

 

2- ریتاویکس،نلسون-الن سی،ایزرائل،ترجمه محمدتقی منشی-انتشارات آستان قدس 1375

000000000000000000000

 چگونه دانش آموزم را به درس علاقه مند کنم
 
صفحه S04 جامعه (جنوبی) ، شماره سریال 17104 ، تاریخ انتشار 870722
 
 
برای بارور شدن نهال تعلیم و تربیت، ملاحظه و مراعات کیفیت شخصیت ها در درجه اول اهمیت قرار دارد.
 
یکی از امور مسلم در تربیت اسلامی این است که افراد همان طور که از لحاظ محیط هایی که در آن پرورش می یابند با یکدیگر فرق دارند، در موهبت ها و استعدادها و لیاقت ها نیز با یکدیگر متفاوتند. شکی نیست که این تفاوت ها ناشی از حکمت الهی است. زیرا همین تفاوت ها انسان را به سوی تکامل سوق می ده.
 
معلمی که بدون توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان برایشان تکلیف تعیین می کند و از همه انتظارات یکسان دارد، معلم موفقی نیست. چنین معلمی دیر یا زود در امر تعلیم با مشکل روبه رو می شود. زیرا تعدادی از دانش آموزان نمی توانند انتظارات او را برآورده کنند و این جاست که معلم به تنبیه بدنی و یا غیربدنی روی می آورد و البته تنبیه بدنی غالبا سازنده نیست. بلکه به عنوان یک عامل بازدارنده محسوب می شود. کودک ممکن است از ترس تنبیه ظاهرا از کاری دست بردارد اما عادت او از بین نمی رود. تنبیهات غیربدنی نظیر طعنه، سرزنش، دشنام و تحقیر نیز ضررشان کمتر از تنبیهات بدنی نیست. حضرت علی(ع) می فرماید:
 
زیاده روی در ملامت و سرزنش آتش لجاجت را شعله ور می کند
.
 
این قبیل تنبیهات شخصیت کودک را در هم می کوبد و اسباب ترس و اضطراب وی را فراهم می کند. برای جلوگیری از رفتار ناشایست دانش آموزان، معلم باید با اشاره موارد منفی در رفتار آن ها را تذکر دهد. چرا که آشکارگویی پرده هیبت و ابهت معلم را دریده و موجب جرات و شهامت شاگرد می شود و با لجبازی کردن سعی در تکرار عمل می نماید.
 
متاسفانه تعدادی از معلمین زمانی که در شروع سال تحصیلی به کلاس وارد می شوند، دانش آموزان گستاخ و شلوغ را شناسایی کرده و برای جلوگیری از مشکلات بعدی با طعنه و دشنام و تحقیر سعی در سرکوب کردن او می نمایند. این عمل ممکن در مورد تعداد انگشت شماری از دانش آموزان، به ظاهر با موفقیت همراه باشد اما آتش لجاجت را در وجود او شعله ور می کند و حداقل کاری که می کند توجه نکردن و دل سردشدن از درس می باشد و در مورد تعدادی از دانش آموزان نیز باعث درگیری های لفظی و زمینه تنبیه های بدنی و غیر بدنی می گردد.
 
درست است که معلم در شروع سال تحصیلی باید به شناسایی دانش آموزان بپردازد و بلکه این بهترین کار می باشد اما این شناسایی باید برای ریشه یابی مشکلات جسمی و رفتاری او باشد. دانش آموزان یک کلاس فقط از نظر پایه تحصیلی با هم یکی هستند و در بقیه موارد مثل بهره هوشی، استعدادها، توانمندی ها، سطح درآمد خانواده، سطح سواد، فرهنگ و ارزش های مورد قبول خانواده با هم متفاوتند. شاید دانش آموزی که اینک سرکلاس نشسته است، شب گذشته شاهد بدترین نزاع و درگیری پدر و مادر بوده است. دیگری به دلیل مشکل مالی خانواده، از تغذیه درستی برخوردار نیست و از نظر جسمانی آمادگی پذیرش درس را ندارد. دیگری مرتب مورد تحقیر و سرزنش خانواده قرار دارد و در جواب آن ها لجاجت و سرکشی را در پیش گرفته است. در کنار آن ها کسی است که از فرط توجه و حمایت پدر و مادر نیازی به توجه به درس و معلم نمی بیند. حال چگونه می توانیم از همه انتظارات یکسان داشته باشیم. چرا به جای این که به دانش آموز بر چسب گستاخ، پررو، بی تربیت و تنبل بزنیم، ریشه مشکل را پیدا نکنیم. درست است که حل کردن مشکل تمام دانش آموزان و یا حتی بعضی از آن ها در توان معلم نیست، اما شناخت مشکل و توجه به آن ممکن و راه گشا می باشد.
 
راه حل درست و منطقی دربرخورد با دانش آموزان این است که به او توجه کنیم و احترام بگذاریم. احترام یکی از بزرگ ترین عوامل جلب محبت و اطاعت است و توهین به شخصیت مردم یکی از مهم ترین وسایل برانگیختن دشمنی و مخالفت است.
 
حضرت علی(ع) فرمود: با مخاطب خویش پسندیده سخن گویید تا او نیز با شما با احترام جواب گوید.
 
همچنین نیاز آدمی به تحسین و تشویق از تمایلات فطری است و تا پایان عمر با آدمی می ماند. اصولا تصور این که عمل انسان مورد قبول دیگران واقع شود به انسان قدرت می بخشد و انسان از آن لذت می برد. شاید بعضی معتقد باشند که یک دانش آموز گستاخ و تنبل موردی برای تشویق ندارد. در صورتی که این طور نیست و معلم باید با صبر و حوصله ای که به خرج می دهد، رفتارهای نادرست دانش آموز را ندیده بگیرد و در عوض به دنبال کوچک ترین و کم اهمیت ترین مورد برای تشویق باشد.
 
من این مورد را بارها در کلاس آزموده ام و نتیجه خوشایندی گرفته ام. در مورد دانش آموزان شلوغ، کمترین توجه آن ها به درس و یا دست بلند کردن آن ها برای پاسخ دادن حتی اگر جواب سوال بسیار آسان و قبل از او کسی پاسخ را داده باشد، می تواند بهانه ای برای تشویق باشد. دادن مسئولیت به دانش آموزان شلوغ و حمایت از آن ها در برابر بقیه دانش آموزانی که به آن ها بر چسب بی تربیت و... می زنند، راه را برای ارتباط با دانش آموز باز می کند.
 
یکی از مواردی که خود تجربه کردم، دانش آموزی بود که بسیار گستاخ و تنبل بود و هیچ وقت تکلیف نداشت طوری که وقتی مشکلش را در جمع همکاران مطرح کردم، تقریبا همه این طور پاسخ دادند که:
 
او دانش آموزی پررو و از خود راضی است و به هیچ عنوان درست شدنی نیست. وقت خود را صرف او نکنید که فایده ندارد. اوبا خنده هایش کلاس را به تمسخر گرفته است و...
 
اما من تصمیم داشتم که او را به کلاس و درس علاقه مند کنم. پس از تحقیقاتی که انجام دادم، متوجه شدم که وی فرزند یک خانواده پرجمعیت بود. پدر کارگر و بی سوادی داشت که به خاطر سختی هایی که خود در زندگی متحمل شده بود، دوست داشت بچه هایش باسواد شوند. بنابراین هر وقت نمره بدی از آن ها می دید، آن ها را به شدت کتک می زند و متاسفانه کتک خوردن برای بچه ها یک عادت شده بود.
 
پس از آگاهی از مشکلاتش، با خانواده اش صحبت کردم و قول همکاری از آن ها گرفتم. در جمع همکاران نیز مشکلات او را مطرح کردم و با هم توافق کردیم که از طریق محبت و تشویق، باعث تغییر در رفتار او شویم. در اولین جلسه ای که وارد کلاس شدم به دنبال فرصتی بودم که او را تشویق کنم اما به دست آوردن این فرصت در جمع شاگردانی که تا به حال فقط شاهد تنبیه و تحقیر او در کلاس های مختلف بودند بسیار دشوار بود.
 
سرگروه ها تکالیف خود را نشان دادند و اعلام کردند که فلانی باز هم تکلیف ندارد. از او خواستم دفترش را بیاورد برای اولین دفعه دو سوال آن هم بدون جواب اما با خطی زیبا نوشته بود. فرصتی که به دنبالش بودم فراهم شد. بنابراین با چشم پوشی از ننوشتن کامل سوالات و جواب ندادن به آن، دفترش را بالا گرفتم و گفتم:
 
بچه ها ببینید دوستتان چه خط زیبایی دارد و چقدر تمیز نوشته است

www.zibaweb.com
 
در حالی که ناباورانه به من چشم دوخته بود، اضافه کردم: حیف نیست، شما که خطی به این زیبایی داری، تکلیفت را کامل ننویسی؟ سپس از بچه ها خواستم او را تشویق کنند و در زیر دفترش چنین نوشتم: هزار آفرین به شما فرزند خوبم که چنین زیبا می نویسی. اگر جواب سوال ها را هم بنویسی حتما زیباتر می شود. موفق باشید. در جلسات بعد نیز در جست وجوی نکات مثبت رفتارش بودم و کمترین توجه به درس و یا کمترین پیشرفت در درس را مورد تشویق قرار می دادم. بعد از چندین جلسه نشانه هایی از تغییر رفتار مانند: دست بلندکردن، شرکت در بحث های کلاس، کاهش بی انضباطی و برقراری ارتباط دوستانه با هم کلاسی ها و معلمین در او مشاهده شد، از طرف دیگر معاون مدرسه نیز از او خواسته بود که اسامی دانش آموزانی را که دیر می آیند به دفتر گزارش کند و همین امر او را نسبت به قوانین مدرسه مطیع تر کرده بود. کم کم دانش آموز گستاخ و تنبل اول سال به دانش آموز مودب و مسئولیت پذیر و علاقه مند به درس تبدیل شد.
 
از جمله علل این تغییر رفتار احترام به شخصیت دانش آموز، چشم پوشی عیب ها و سعه صدر معلم برای جلوگیری از تضاد با دانش آموز، تشویق کوچک ترین رفتارهای مثبت و برجسته کردن این رفتار به ظاهری بی ارزش و مهم تر از همه ایجاد رابطه دوستانه بین معلم و دانش آموز می باشد. درست است که وجود استعدادهای متفاوت در افراد، معلم را وادار می کند تا برخوردهای متفاوتی داشته باشند ولی در صمیمی بودن نباید تفاوت بگذارند. اگر معلم با دانش آموز صمیمی باشد، دانش آموزان نیز متقابلا او را دوست خواهند داشت و همین رابطه دوستانه، باعث نفوذ معلم در دانش آموز می شود. دانش آموز اگر معلم خود را دوست بدارد، سخنان او را قبول می کند و خود را موظف به پیروی از او می بیند.

چطوری جوون بمونیم؟

1-اعداد و ارقام غیر ضروری رو دوربنداز!

این اعداد شامل سن، قد و وزن میشه

بگذار دکترها راجع به این عددها نگران باشن

خوب واسه همینه که بهشون ویزیت می دی.

2 دوستهای شاد و خوش و خرم و سر حالت  رو برای خودت نگه دار!

آدمهای بی حس و حال تو رو هم بی حال می کنن

( اگه خودت جزو این دسته ای حواست باشه!)

3- دائم در حال یادگیری باش!

سعی کن بیشتر راجع به کامپوتر، کارهای دستی،باغبانی و خلاصه هرچی که فکر می کنی یاد بگیری

هیچوقت نگذار مغزت بی کار بمونه

"مغز بیکار پاتوق شیطانه"

این شیطان هم اسمش آلزایمر ِ

4- از چیزهای ساده، لـــذت ببر

5- اغلب بخنـــــد، قهقهه های بلند و طولانی

اونقدر بخند که نفست بند بیاد

اگه دوستی داری که خیلی باهاش می خندی، پس خیلی باهاش وقت بگذرون

6- گاهی اوقات یه کم اشک بریز

سختی کشیدن هست، غمگین بودن هست اما ادامه بده

تنها کسی که تمام طول زندگیمون کنار ماست، خود ما هستیم

پس تا وقتی که زنده ایی زندگی کن

7- دور و اطرافت رو با آدمهاو چیزهایی پر کن که دوستشون داری

با د وستها و فامیل، با یادگاری هات، حیووون خونگی، موسیقی ، گل و گیاه و خلاصه هرچیزی

خوب حالا  خونه ات پناهگاه و محل آرامشت شد؟

بگو ببینم، رابطه ات با خدا چطوره؟

8- سلامتیت رو جشن بگیر و بهش اهمیت بده!

اگه سالمی، سعی کن این وضعیت رو حفظ کنی

اگه وضعت متغیره، سعی کن متعادلش کنی و حالت رو بهتر کنی

اگر هم فکر می کنی تنهایی از پسش بر نمی آیی،از یک نفر کمک بگیر

9- به سمت ناراحتی ها ت سفر نکن!

برو به یک مرکز خرید، برو به یه محله ی دیگه، حتی برو یه کشور دیگه

اما هیچ وقت جایی نرو که باعث سرافکندگی و احساس گناهت بشه

10- از هر فرصتی که داری استفاده کن و به همه کسانی که دوستشون داری، عشقت رو نشون بده

اگه این نوشته رو حداقل برای 4 نفر نفرستی، هیچ اشکالی نداره؛هیچ اتفاقی هم نمی افتد؛ ولی

اگر خودت را شاد وسلامت و موفق نگه نداری؛ آن زمان که باید نگران آینده باشی!