کاریزما (Charisma) را جذبه شخصی ترجمه کردهاند. برخی هم آنرا جاذبه شخصی میدانند.
تعبیر جاذبه به جای جذبه، به ما یادآوری میکند که کاریزما، الزاماً به معنای برتری و تسلط و هیبت و ابهت نیست. بلکه میتواند به نفوذ کلام و رفتار انسانها بر اطرافیانشان اشاره داشته باشد.
برخی از نویسندگان حوزهی مدیریت معتقدند که کاریزمای مدیران، میتواند به آنها کمک کند تا خواستههای خود را با هزینهی کمتر و سرعت بیشتری عملی کنند.
گاهی هم به این نکته اشاره میشود که کارکنانی که کاریزما دارند، میتوانند ضعف موقعیت سازمانی خود را با این ویژگی تا حدی جبران کرده و سهم بیشتری از تصمیمگیری و قدرت را در جلسات و محیطهای کاری در اختیار بگیرند.
هدفم از آوردن این مطالب این است که می توانیم با مطالعه کاریزمای خودمان را بالاببریم مثلا مطالعه کتاب :
قوانین کاریزما نوشته کرت مورتنسن ، میکوشد به بررسی نکاتی بپردازد که میتوانند به افزایش کاریزمای شخصی کمک کنند.
نویسنده، برای بخش نخست کتاب، عنوان Presence یا حضور را انتخاب کرده و در آن به موضوعات زیر پرداخته است:
شور و شوق
اعتماد به نفس همسویی عمل و نیت
خوش بینی
قدرت مثبت و اجتناب از اجبار
سلامت و انرژی
خوشحالی و حس شوخطبعی
فرصت کردید به آدرس زیر هم سری بزنید که مدیران دنیا توصیه می کنند آن کتابهارا بخوانید
کلیک کنید