مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

دوچرخه اضطراب در ایام امتحانات

صحبت بیش از اندازه و گاه نادرست درباره اضطراب امتحان، خود می‌تواند برای دانش‌آموزان اضطراب‌آور باشد.

روزهای پایانی اردیبهشت پیام‌آور شروع فصل امتحانات و به دنبال آن شروع بحث‌های داغ پیرامون راه‌های پیشگیری از اضطراب امتحان است.

معاونان مدارس در مراسم صبحگاهی حتماً چند دقیقه‌ای راجع به اهمیت امتحانات و تلاش بیشتر دانش‌آموزان در این فصل صحبت می‌کنند که البته در دقایق آخر از تذکرات همیشگی خود «دانش‌آموزان از به همراه داشتن جزوه، کتاب و یا هر نوشته دیگری در سر جلسه امتحان خودداری کنند» نمی‌توانند بگذرند.

* * *
پدران و مادران پای تلویزیون می‌نشینند و روزنامه‌ها را ورق می‌زنند تا شاید راهکارهای تازه‌ای در حل اضطراب امتحان بیابند و آن را روی فرزندشان امتحان کنند. خوردن صبحانه، داشتن آرامش روحی، زودتر رفتن به مدرسه، میهمانی نرفتن در ایام امتحانات راهکارهایی هستند که دانش‌آموزان آنها را بهتر از اولیای خود از بر هستند.

 کمی عقب‌تر که برگردیم وعده خریدن دوچرخه در صورت قبولی خردادماه، هنوز که هنوز است به خیلی از دانش‌آموزان داده می‌شود. وعده‌ای که برای خیلی‌ها هیچ‌گاه عملی نشد، اما بار سنگین اضطراب را بر دوش آنان گذاشت!

می‌خواهیم در این مجال اندک نگاهی متفاوت به اضطراب امتحان داشته باشیم: نمی‌دانم با این نظر موافق هستید یا نه که: «صحبت بیش از اندازه و گاه نادرست درباره اضطراب امتحان، خود می‌تواند برای دانش‌آموزان اضطراب آور باشد.»

یادم می‌آید در سال گذشته در پاورقی برنامه امتحانی فرزندم این‌چنین نوشته بودند:

- دانش‌آموزان در ایام امتحانات جداً از اضطراب خودداری کنند. - مصرف صبحانه مخصوصاً پنیر و گردو را فراموش نکنید.

* * *
به من حق می‌دهید که بگویم مگر اضطراب امتحان مثل انتخاب پنیر وگردو است که دانش‌آموز این را انتخاب و آن را کنار بگذارد؟! پدران و مادران گرامی: گاهی این خودمان هستیم که درباره امتحانات فرزندمان دچار اضطراب شده‌ایم و این نگرانی را در لفافه‌ای از نصیحت‌های دلسوزانه، مستقیماً به فرزندمان منتقل می‌کنیم.

* * *
با کمی احتیاط باید بگویم اگر تاکنون (یعنی تا شروع فصل امتحانات) کاری اساسی و ریشه‌ای برای پیشگیری از اضطراب امتحان نکرده‌ایم، بهتر است در این ایام فشرده امتحانات از انجام اقدامات عجولانه پرهیز کنیم. حتماً سؤال می‌کنید که: پس چه کار کنیم؟!! حق با شماست. کمی صبر کنید تا مسئله از زوایای دیگری مورد بررسی قرار گیرد.

 بخش اصلی علت اضطراب در ایام امتحانات به نبودن یک برنامه منسجم و هدفمند در سیستم سنجش و ارزیابی آموزش و پرورش ما برمی‌گردد.

 دادن ضریب 6 به امتحانات پایان سال و دادن ضریب 1 به فعالیت‌های مستمر کلاسی به تنهایی می‌تواند بهانه‌ای قوی برای مضطرب شدن دانش‌آموزان باشد. دانش‌آموزان مهم‌ترین امتحان را امتحان خردادماه می‌دانند و در طی سال تحصیلی با کانال‌ها و اهرم‌های مختلف سنجش و ارزیابی آشنا نشده‌اند. درباره این موضوع کمی فکر کنید تا به جنبه دیگری اشاره شود:

خیلی از خانواده‌ها در طی سال تحصیلی هیچ‌گونه نظارت یا ارزیابی از روند رشد تحصیلی فرزندشان ندارند. کمتر به مدرسه رفته‌اند و از فعالیت‌های فرزندشان در کلاس، از روحیات او در مدرسه، از نحوه ارتباط متقابل او با همسالان، از ارتباط او با معلم و مدیر اطلاع چندانی ندارند. و به یکباره با شروع فصل امتحانات فرزند خود را در میان انبوهی از نصیحت‌ها و توصیه‌ها و بایدها و نبایدهای گوناگون مدفون می‌کنند.

* *‌‌ *‌

 آیا بهتر نیست به راهکارهای جدید‌تری پرداخته شود:

سعی کنیم به عنوان یک مربی این حس را در دانش‌‌آموزان ایجاد کنیم که امتحان یک مرحله کاملاً عادی از یک سال تحصیلی است. امتحان می‌تواند مثل پرسش معلم در کلاس و یا نوشتن تمرین در خانه و یا انجام کارهای عملی در مدرسه، یک رفتار کاملاً عادی باشد. به نظر شما سؤال‌های امتحانی را نمی‌شود طوری طراحی کرد که دانش‌آموز بخشی از آنها را در منزل و با کمک سایر اعضای خانواده انجام دهد؟ درباره این سؤال هم فکر کنید. جذابیت محیط مدرسه و کلاس:

مشکل اصلی ما این است که تمام سعی دانش‌آموزان و هدف اصلی آنان این است که به هر قیمت که شده برای سال بعد باید یک پله بالاتر بروند و همیشه نگاهی به آینده و سال‌های بعد دارد و از بودن در شرایط موجود لذت نمی‌برد. فعالیت‌های کلاسی- تدریس معلم و محیط مدرسه برای او جذاب نیست و تمام تلاش او معطوف به قبول شدن و به نوعی خلاص شدن از وضع موجود است!!

آشنا کردن فرزندمان با مفاهیم سنجش و ارزیابی در محیط خانواده:

چقدر از رفتارها و گفتمان‌ اعضای خانواده در طول یک سال، مفهومی از [سنجش] را به ذهن مخاطب منتقل می‌کند؟!

به نظر من در محیط خانواده باید به دنبال طرح سؤالات جدیدی بود:

«پسرم! در مسافرتی که با هم به شمال داشتیم چه چیزهایی برایت جالب و جذاب بود؟ برایم در یک صفحه بنویس. دوست دارم نوشته تو را با خود داشته باشم»

سؤال‌هایی از این دست می‌تواند کودک و نوجوان را با مفهوم پس دادن اطلاعات و آموخته‌ها آشنا کند.

 آموزش و تمرین حل مسئله: فرزندانمان چه مهارت‌ها و فعالیت‌هایی را می‌توانند به تنهایی انجام دهند؟ آیا توانسته‌اند مهارت حل مسئله را کسب کنند؟ آنها در سر جلسه امتحان احساس تنهایی می‌کنند، چون یاد نگرفته‌اند گاهی اوقات لازم است به تنهایی مشکلات و مسائل را حل کنند. انگار باید همیشه یکی در کنار آنها باشد. که این یک نفر گاه در قالب کاغذهای کوچک و لوله شده (تقلب) خود را نشان می‌دهد. انگار دانش‌آموزی که این کاغذها را در جیب دارد دلش قرص‌تر می‌شود.

* * *
در آخر خودم و شما را به یافتن راه‌های متفاوت، یادگیری- ارزیابی و رشد مستمر دعوت می‌کنم تا شاید در مقالات بعدی به راه‌های تازه‌تری برسیم.

این هم منبع

 

کلمات قصار

برای اداره کردن خویش ، از سرت استفاده کن . برای اداره کردن دیگران ، از قلبت.

اگر کسی یکبار به تو خیانت کرد ، این اشتباه اوست . اگر کسی دوبار به تو خیانت کرد ، این اشتباه توست .

 

 


با بچه های سخت چه کنیم؟۱

از نظر روانشناسی کودکان به سه دسته تقسیم می شوند: کودکان آسان ، کودکان سخت و کودکان متوسط
کودکان آسان ، بچه هایی هستند که به راحتی هر کاری که به آنها بگویید انجام می دهند و مقاومتی نشان نمی دهند.
کودکان سخت کودکانی هستند که برای هر چیزی مقاومت می کنند و برای اینکه آنها را وادار به انجام هر کاری کنید باید مدام با آنها بحث کنید.
کودکان متوسط ، از نظر رفتاری بین این دو گروه قرار می گیرند. یعنی در بعضی موارد مقاومت می کنند و در بعضی موارد آرام و سربه راه هستند.
جالب است بدانید که هر 3 دسته از نظر روانی کاملا سالم هستند و اینکه جز کدام گروه باشند به طبیعت آنها بر می گردد.

رفتار با کودکان سخت و رام کردن آنها کار دشواری است اما توصیه های زیر می تواند کمک کند:

1- تا جایی که می توانید به بچه آزادی بدهید.
بسیاری از ما می خواهیم کودکمان کاملا درست و بدون خطا رفتار کند و معمولا فراموش می کنیم که اوفقط یک کودک است نه یک انسان بالغ و عاقل. بنابراین در هر موردی به او تذکر می دهیم یا با او دعوا می کنیم. با این کار پس از مدت کوتاهی دیگر داد و فریاد و یا حتی کتک زدن تاثیری نخواهد داشت زیرا کودک فکی میکند که در هر حالت و با انجام هیچ کاری نمی تواند رضایت ما را جلب کند پس حداقل بهتر است کاری را که خودش می خواهد انجام دهد.
بنابراین بهتر است که تاجایی که ممکن است به او آزادی بدهیم. در این صورت محدودیتهای کمتری وجود خواهد داشت و کودک بهتر آنها را می پذیرد و انجام می دهد.
به عنوان مثال، اگر کودک دوست دارد میوه عصرانه اش را جلو تلویزیون بخورد چرا او را وادار کنیم که حتما پشت میز غذاخوری بخورد؟
اگر می خواهد بلوز قهوه ای را با شلوار سبز فسفری بپوشد چرا باید او را وادار کنیم که حتما لباسهای همرنگ بپوشد؟
چرا باید حتما کفشهای چرمیش را با شلوار پارچه ای بپوشد؟
شاید فکر کنید در این صورت او هرگز آدم دقیق و منظمی بار نخواهد امد اما باید این نکته را بدانید که اگر بر سر این مسائل بی اهمت همیشه با هم بحث کنید دیگر حرف شما را در موارد مهم و حیاتی گوش نخواهد داد. اما اگر بگذارید تا حد ممکن مطابق میل خودش رفتار کند او شما را به عنوان یک پدر یا مادر مهربان و ملایم که او را دوست دارد خواهد شناخت نه به عنوان یک ناظم بد اخلاق . و در موارد مهم و جدی به شما اعتماد خواهد کرد.
2- قوانین محدود و کمی برای رفتار آنها وضع کنید.
قبل از قرار گرفتن در هر موقعیتی برای آن موقعیت قانون وضع کنید. در این صورت فرزند شما دقیقا می داند که شما از او چه انتظاری دارید. و تکلیف شما هم با او روشن است.
به عنوان مثال پسر 3 ساله من اصلا حاضر نبود بیرون از خانه راه برود یا از پله ها بالا برود و من مجبور بودم او را بغل کنم.
پس از فکر کردن درباره علت این امر متوجه شدم که چون معمولا برای رسیدن عجله دارم او را بغل می کنم تا زودتر برسم و او هم از این مسئله سواستفاده کرده و راه نمی رود. بنابراین 3 قانون برای بیرون رفتن از خانه وضع کردم:
1- خودت راه میری
2- اگر خسته شدی خودت را روی زمین نمی اندازی
3- فقط یک چیز برای تو می خرم

چند بار اول او فکر می کرد باز هم با استفاده از گریه و جیق زدن می تواند مرا وادار کند که او را بغل کنم یا هرچه را که دید برای او بخرم. اما پس از اینکه یکبار بدون خرید هیچ چیزی به دلیل اینکه خودش راه نرفته بود او را به خانه بر گرداندم متوجه شد که باید از قوانین پیروی کند. البته این شما هستید که باید حوصله به خرج دهید و بدخلقی او را تحمل کنید و او را وادار به اطاعت کنید. و خودتان قوانین را نقض نکنید. نتیجه اینکه الان چند ماه است که خودش راه می رود و بیرون از خانه بهانه نمی گیرد.
البته می توانید به او جایزه هم بدهید. مثلا بدون اینکه خودش درخواست کند به او بگویید چون بچه خوبی بودی و راه رفتی برایت یک اسباب بازی می خرم . این کار او را تشویق میکند تا همیشه از قوانین پیروی کند.
 از اینجاست anahitavakil@yahoo.com

یک طالع بینی عجیب و واقعی و جدید

اطمینان حاصل کنید که تاریخ تولدی که در دست دارید کاملاً دقیق و درست باشد.
برای نشان دادن مراحل انجام عمل، من 30 آگوست 1983 را مثال می زنم.
2. تاریخ تولد را به عدد بنویسید، به هر ترتیبی که بنویسید تفاوتی نمی کند اما برای اینکه ترتیب ثابتی را رعایت کنید، اول شماره ی ماه، بعد روز و بعد سال را به صورت
کامل بنویسید. 8/30/1983
شماره ی ماه ها را اشتباه نکنید:
1. ژانویه 5. مه 9. سپتامبر
2. فوریه 6. ژوئن 10. اکتبر
3. مارس 7. ژوئیه 11. نوامبر
4. آوریل 8. آگوست 12. دسامبر
3. بین تک تک رقم ها علامت + بگذارید، حتی صفرها؛ بعد تمام رقم ها را با هم جمع کنید تا به حاصل جمع برسید. در مثال 8/30/1983 اینطور عمل می کنیم.
32 = 3+8+9+1+0+3+8
4. وقتی تمام رقم های تاریخ تولد را با هم جمع کردید و به یک حاصل جمع رسیدید، بین دو عدد حاصل جمع هم علامت + بگذرید و آنها را با هم جمع کنید.
5 = 2+3 = 32
اگر حاصل جمع اولیه ی شما به صفر ختم شود، مانند 20، 30 یا 40، باز هم این دو عدد را مانند هر عدد دیگری با هم جمع کنید.
برای اعداد تولد قرن بیستم، شما همیشه در پایان به یکی از اعداد زیر میرسید:
2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 10، 11، یا 12
5. یکبار دیگر جمع بستن خود را کنترل کنید تا مطمئن شوید دقیقاً عدد زندگی درست را به دست آورده اید.
انرژی های هر یک از اعداد
(1) خلاقیت و اعتماد به نفس
(2) همکاری و تعادل
(3) بیان و حساسیت
(4) ثبات قدم و مراحل
(5) آزادی و انظباط
(6) بینش و پذیرش
(7) اعتماد و گشاده دلی
(8) وفور و قدرت
(9) تمامیت و عقل
(0) استعدادهای درونی

آنها که عدد زندگیشان دو رقمی است، انرژی درونیشان از ترکیب دو عدد به دست میآید.
مثلاً آنکه عدد زندگی 10 است، ترکیبی از انرژی 1 و انرژی 0 می باشد. 11 مشخص کننده
دو مرتبه 1 است که تمام مشکلات و ویژگی های عدد یک را دو برابر قوی تر می کند.
بدون درنظر گرفتن عدد تولدمان، همه ی ما سهمی از تمام مشکلات همراه با اعداد 1 تا 9
را در خود داریم. با وجود آنکه ممکن است آگاهانه با بعضی یا تمام این انرژی ها ارتباط
داشته باشیم، اما انرژی عدد زندگی خودمان در دراز مدت تاثیر بسیار بیشتر و شدیدتری
بر زندگیمان دارد.
1 ها خلاقیت و اعتماد به نفسشان را بروز می دهند.
2 ها به صورت سیاستمدارانی تکامل یافته و متعادل درمی آیند.
3 ها با بیان و حساسیتشان خود را بالا می کشند.
4 ها به مراحل قدم به قدم برای رسیدن به اهدافشان غلبه می کنند.
5 ها از طریق انضباط به ازادی درونی می رسند.
6 ها تصویر بزرگتر را می بینند و به قبول کمال ذاتی دنیا می رسند.
7 ها در به روی ایمان به خودشان و دیگران می گشایند.
8 ها به قدرت و فراوانی می رسند و آن را در راه اهداف برتر صرف می کنند.
9 ها با نمونه قرار گرفتن و الهام بخشیدن به دیگران درمورد تمامیت عقل برترشان،
دیگران را رهبری میکنند.

معنای اعداد
در معرفی انرژی ها، مشکلات و معانی هر یک از ارقام، باید به خاطر داشته باشید که انگیزه ها و قدرت های همراه با هر یک از اعداد ممکن است تا به حال به ظهور رسیده باشند و یا فعلاً تا مدتی پنهان بمانند. عواملی مانند تاریخ خانوادگی، عادات شخصی و ارزش نهادن به خود ممکن است بر زمان ظهور این انرژی ها تاثیر بگذارند.

1: خلاقیت و اعتماد
وقتی مانعی در جلوی جریان انرژی نباشد، به صورتی طبیعی انرژی خلاقه تبدیل به دستاوردهای واقعی می شود. وفور چنین انرژی به 1 ها قدرت می دهد که در هر کاری که میکنند خلاقیت خود را به ظهور برسانند، همین انرژی مانند رودخانه ای روان نیاز به حرکت و بیان دارد و اگر راه های مناسب برای جریان یافتن آن به وجود نیاید ممکن است خود را به صورت اعتیادهای خطرناک و ویرانگر به ظهور برساند.

2: همکاری و تعادل
انرژی 2 ها از آنها منبع قدرت، پشتیبانی و همکاری در خدمت به خلق می سازد. اما آنها ابتدا باید حدود و مرزها و سطوح مسئولیت های خود را مشخص کنند و اگرنه ممکن است در کمک کردن به دیگران زیاده روی کرده و بعد سرخورده، خود را کنار بکشند. لازم است آنها از زیاده روی در خدمت کردن که منجر به رنجش و مقاومت خودشان می شود خودداری کنند.


3: بیان و حساسیت
لازمه ی اجرای هدف زندگی 3 ها آوردن بیان سازنده ی احساسی به این دنیاست و این کار با درمیان گذاردن احساسات و عقایدشان از مستقیم ترین، مثبت ترین و صادقانه ترین روش ممکن انجام می پذیرد. آنها نیاز دارند که راه هایی برای به عمل آوردن قدرت های بیانگر و حساسیت هایشان در راه بالا بردن دیگران، نه تحقیر کردن آنها، استفاده کنند.


4: ثبات و مراحل
همانطور که در هر ساختمان و خانه ای می بینیم، 4 ها هم باید یک زیربنای محکم و پابرجا بسازند و بعد با طی مراحل گام به گام بعدی به سوی کامل کردن هدف های خود پیش روند. 4 ها با متعادل ساختن قدرت با انعطاف پذیری و تجزیه و تحلیلی، می توانند به هدف هایشان برسند.

5: آزادی و انضباط
افرادی که با انرژی 5 کار میکنند، نوزایی مجدد خود را در جستجوی آزادی از طریق طیف وسیعی از تجربیات مستقیم به دست می آورند. گاهی این کار آنها را در به عهده گرفتن بیش از حد رهنبری میکنند. آنها به این دنیا آمده اند تا از طریق انضباط، توجه و تمرکز به عمق تجربیات دست یابند. آنها ممکن است بین دو سر حد وابستگی بیش از حد و استقلال بیش از حد در نوسان باشند تا وقتی به آزادی درونی خودشان برسند.

6: بینش و پذیرش
بینش زیبایی، پاکی و ایدآل های برترِ آنها که با نیروی 6 کار می کنند ممکن است از طریق قضاوت درمورد خودشان، دیگران و دنیا آلوده شود. هدف آنها باید تشخیص کمال برتر یا متعادل در هر کس یا هر چیز باشد. در عین حال که خودشان و دیگران را قبول می کنند به سوی ایدآلهای برتر حرکت کنند.

7: اعتماد و گشاده دلی
آنها که با عدد 7 کار می کنند، ذهن های بسیار نافذی دارند. آنها از زیبایی دنیای بیرون، زمین، دریا، گل ها، باد و آسمان لذت می برند. آنها به این دنیا آمده اند تا به عقل و عشق درونی خودشان اعتماد کنند و تا آن حد به روح برتری که در درونشان در کار است ایمان داشته باشند که از "پناهگاهشان" بیرون آیند و با گشاده دلی احساساتشان را با دیگرا در میان بگذارند.


8: وفور و قدرت
بیشتر 8 ها یا در طلب پول، قدرت، کنترل، مقام و شهرت هستند و یا از آنها می گریزند. در همین حوزه هم هست که بزرگترین مبارزات و بزرگترین رضایت برای آنها وجود دارد. آنها به این دنیا آمده اند تا با به کار بردن وفور و قدرت در خدمت یک هدف برتر باشند نه اینکه آن را هدف خود بدانند.

9: تمامیت و عقل
هدف زندگی 9 ها، آنها را به سوی برترین تمامیت می خواند. درحقیقت توقعش این است که 9 ها با قرار گرفتن در خط اصول برتر و الگو قرار دادن خود، به دیگران الهام بخشند. آنها با عمق و جاذبه ی طبیعیشان اغلب در مقامهای رهبری قرار می گیرند و به صورت نمونه های تمامیت، تعادل، و عقل و یا به صورت نمونه ی فاقد آن صفات زندگی می کنند.

 ازاینجاست bi_setareh_68@yahoo.com

نکته

در میان شما کیست که صدگوسفند داشته باشد و یکی از آن ها گم شود " که آن نود و نه را در صحرا وا نگذارد و از پی آن گم شده نرود تا آن را بیابد ؟

با این ساعتها عمرا" خواب بمونی!!!!!!!!

بدون شک هیچ چیز لذت بخش تر از خواب بعد از خاموش کردن ساعتی که در حال زنگ زدن است
نیست.

و دنیای مدرن هم انگار کل تلاشش را بسیج کرده که ما را از لذت های والا، محروم کند!

اینم مطالب و عکس هایی از ساعت های مزاحم!

این یکی یک پازل (جورچین) چهار قطعه ای در بالایش دارد که همینکه ساعت شروع به زنگ زدن کند به هوا پرت می شوند و در اتاق پراکنده ! حالا برای قطع زنگ لعنتی باید این چهار تا را پیدا کنید و دوباره سرجای خودشان قرارشان دهید.

ارائه اولین نرم افزار رایگان دفترچه تلفن و ارسال SMS فارسی

شرکت فن آوری اطلاعات کیانا، با استفاده از نیروی توانمند فنی خود و همچنین ارزیابی بازار کاربران اینترنتی ایرانی، اولین نرم افزار کاملا فارسی را جهت ثبت اطلاعات اشخاص در حد دفترچه تلفن با امکان نگهداری اطلاعات بصورت نامحدود، جستجوی پیشرفته، چاپ و همچنین ارسال SMS طراحی نمود.
کلیه مشتریانیکه تا کنون از طریق این شرکت، سایت www.Iran.tc و یا سایت پارسی نیک، اقدام به خرید خط اختصاصی SMS نموده اند، می توانند این نرم افزار را بصورت کاملا رایگان دریافت نموده و در این ایام تعطیل جهت ارسال SMS گروهی از آن استفاده نمایند.
طراحی محیطی User Friendly با امکانات پیشرفته و در عین حال بسیار ساده جهت استفاده، کلیه کاربران را نسبت به استفاده از این نرم افزار تشویق می نماید.
در این راستا و نظر به حمایت کاربران پارسی نیک، امکان بسیار جالب دیگری (و آنهم برای اولین بار در ایران!) در این برنامه تعبیه شده که از طریق آن کلیه کاربران پارسی نیک نیز می توانند بااستفاده از نام کاربری و رمز عبور خود در پارسی نیک، امکان ارسال SMS را براحتی دراختیار داشته باشند اما با این تفاوت که کلیه پیامها از طریق شماره عمومی شرکت کیانا با اعلان 30009900000000 ارسال می گردد.
از آنجا که در این ایام تعطیل، ارسال SMS می تواند کاربرد بسیار زیادی داشته باشد، لذا طراحی این سیستم قدردانی کوچکی است از کلیه کاربران پارسی نیک...

بقیه هم باکلیک ازاینجا

آیا ریاضیات شیرین است؟وبیانیه معروف یونسکو به نام...

اغراق آمیز نیست اگر ادعا کنیم نظام آموزش ریاضیات در کشور ما و یا حتی در سطح جهان، نظامی نخبه‌پرور و یا به بیان بهتر نخبه‌محور بوده است. بیانیه معروف یونسکو به نام «ریاضیات برای همه» (1984) مُهر تأییدی بر این ادعاست. بنا بر اظهارات موجود در این بیانیه ، برنامه درسی ریاضیات از ابتدا برای دانش آموزان خاص و ممتاز طراحی شده است که قصد ادامه تحصیل در مؤسسات خاصی را داشته‌اند، ولی شرکت هر چه بیشتر و روزافزون دانش‌آموزان در برنامه‌های مدارس ، با پیش زمینه‌ها، توقعات و توانایی‌های مختلف ، سبب شده است که قشر عظیمی از آنها برنامه‌های ریاضیات مدرسه‌ای را انتزاعی، بی فایده و نامرتبط با زندگی خود بدانند. نظام آموزش ریاضیات کشورمان، کتب و برنامه‌های درسی، به تبعیت از تغییرات نظام جهانی و به منظور تطابق هر چه بیشتر با استانداردهای بین‌المللی آموزش ریاضیات هر از گاهی تغییر یافته است. این تغییرات اغلب در محتوای کتب درسی، توالی موضوعات مورد تدریس، زمان اختصاص یافته برای تدریس و یا فعالیت‌های کلاسی برای دانش آموزان (در همان کتاب درسی)، بوده است. از بحث اینکه این تغییرات تا چه اندازه در راستای نیازها، ویژگی ها و فرهنگ بومی کشور ما بوده است، صرف نظر می‌شود. گرچه به گفته بیشاب چیزی به نام بهترین برنامه درسی ریاضیات، مستقل از فرهنگ وجود ندارد و البته تصور انتخاب و پیاده کردن بهترین برنامه درسی نیز تصوری رویایی است. احتمالاً پاسخ به پرسش‌هایی نظیر: «چند درصد از دانش‌آموزان دوره متوسطه در رشته ریاضی تحصیل می‌کنند؟ چه تعداد از آنها در رشته‌های ریاضی و یا بسیار مرتبط با ریاضی(مانند رشته‌های فنی) ادامه تحصیل می‌دهند؟ آن تعدادی که به چنین مرحله‌ای می‌رسند تا چه حد در دروس دانشگاهی وابسته به ریاضیات موفقند؟ نتایج آزمون‌های بین‌المللی همچون تیمز در ایران چگونه بوده است؟ چند درصد از دانش آموزان در المپیادهای ریاضی رتبه می‌آورند؟ (و چند درصد ایشان پس از اتمام دوره کارشناسی در ایران می‌مانند؟) و ...» ما را بیشتر به فاصله نظام آموزش ریاضی کشورمان از یک نظام آموزشی عام المنفعه آگاه می‌سازد.البته میزان شرکت دانش‌آموزان در رشته ریاضی، همچنین قبول شدگان کنکور در رشته‌های مرتبط با ریاضیات ، در سال‌های اخیر به طور چشمگیری رو به افزایش بوده است و صد البته فریاد دبیران ریاضیات و اساتید محترم دانشگاه بلندتر که: سطح علمی دانش‌آموزان و دانشجویان پایین آمده است و استانداردهای ریاضیات در محافل آموزشی در حال افول است و چنین و چنان! «افول استانداردهای ریاضیات»!، به هر ترتیب، شاید این هم یک راه برای همگانی و دموکراتیزه کردن آموزش باشد. تصور من این است که اگر برنامه ریزان، آموزشگران و سیاست‌گذاران آموزشی، نتوانسته و یا نخواسته‌اند پلی مستحکم و مطمئن بین ریاضیات تحت انحصار نخبگان و ریاضیات مورد نیاز اکثریت در جوامع آموزشی، ایجاد کنند، اگر استانداردهای ریاضیات آن‌قدر بالا و غیر قابل تغییر است که نمی‌توان آنها را برای استفاده عموم جرح و تعدیل کرد، اگر تصور عموم این باشد که شأن و اعتبار ریاضیات به پیچیدگی و مفاهیم غیر قابل دسترس آن است و تحصیل آن برای تبدیل شدن به یک شهروند هوشمند و ممتاز جامعه، یافتن شغل و موقعیت مناسب در داخل و حتی خارج از کشور یک ضرورت است و عدم موفقیت در آن نوعی سرافکندگی و بی استعدادی تلقی شود، ما بیش از پیش شاهد خواهیم بود، اکثریتی که خود یا فرزندان خود را لایق ممتاز بودن و نخبه بودن می‌دانند بر دژهای مستحکم ریاضیات هجوم برده و اگر ناتوان از بالا رفتن باشند پایه‌های آن دژها را تخریب سازند و در این بین (همان‌گونه که از شواهد سال‌های اخیر برمی‌آید) صاحبان دژها چاره‌ای جز فریاد ندارند. یک راه مسالمت‌آمیزتر این است که مدافعان استانداردهای ریاضیات با مدافعان استانداردهای آموزش ریاضیات (از جمله همگانی شدن ریاضیات) به مذاکره بنشینند. مذاکره‌ای که نتایج آن به نفع دو طرف باشد. پنجه‌هایی قوی بر گلوگاه‌های آموزش ریاضیات وجود دارد که هر زمان فشرده شود خطر آفرین خواهد بود،از جمله کشاکش بین «منفعت طلبی» و «حفظ اصول و ارزش‌ها» نفع طلبی در آموزش داخل کشور تحت تأثیر یک فرهنگ جهانی بوده است و البته ریشه‌های داخلی نیز دارد. بار منفی کلمه نفع طلبی همیشه هم به جا نیست. هر عقل سلیمی کسب منافع حتی از نوع مادی را می‌پسندد. در دنیای امروز نادیده انگاشتن منافع تکنولوژیکی و اقتصادی که شدیداً به ریاضیات وابسته‌اند نامعقول است. دیدگاه پست‌مدرن «علم برای علم» و دیدگاه بسیار خاص «عشق به آموختن» برای عموم جامعه قابل تحلیل و پذیرش نیست.ولی پرسش این جاست که نفع طلبی تا کجا؟ تا جائی که اصول و پایه‌های ریاضیات و اهداف متعالی آموزش نادیده انگاشته شود؟ رشد اندیشه و تعالی روحی تحت تعالیم مفاهیم یکپارچه و منظم و مجرد ریاضیات خود بزرگترین نفع برای یک انسان تکامل جوست. به نظر می‌رسد یکی از علل سردرگمی‌های جامعه آموزش ریاضی در انتخاب اصول و اهداف و اعتراض ریاضیدانان به جامعه آموزش ریاضیات، به خاطر نزاع و رویارویی بین دو نگرش باشد، نگرشی مادی؛ نگرشی معنوی. هر انسانی از جمله دانش‌آموز مستحق بهره‌بری از هر دو منفعت است. جوامع انسانی نیازمند اصول آرمانی و ایده‌آل‌ها هستند. نیازمند نخبگان و خواصی هستند که ارزش‌های متعالی انسانی را تبیین سازند. از سوی دیگر حاصل تفکر والا باید زندگی بهتری را برای شهروندان جامعه به ارمغان آورد. محصولات فکری اندیشمندان باید در اختیار و در خدمت عموم باشد. هیچ رشته دیگری همچون ریاضیات چنان گستره وسیعی ندارد که یک سرش پا را فراتر از اندیشه بشری گذاشته و وارد قلمرو روح و ابدیت گردد، مفاهیم مجردی را خلق کند که سال‌ها بعد کاربرد مادی و واقعی می‌یابند و سر دیگرش در تولید جزیی‌ترین ابزار مصرفی روزمره زندگی حضور خود را نشان دهد. شاید از این روست که آموزش ریاضیات نیز چنین چالش بر انگیز است. جنبه‌های نفع طلبی مادی در آموزش ریاضیات کشورمان در چهار مقوله قابل بررسی است: 1 - تصور و باور عامه از ارتباط پیشرفت اجتماعی و اقتصادی با ریاضیات و تشویق فرزندانشان به تحصیل در رشته ریاضیات 2 - مقتضیات اجتماعی و زمانی سال‌های اخیرکشور و جهان که زمینه اشتغال در رشته‌های( فنی) مرتبط با ریاضیات را سهل‌تر و وسیع‌تر کرده است. 3 - به تبع چنین انگیزه‌ای فارغ‌التحصیلان سال‌های اخیر در ریاضیات و رشته‌های مرتبط که بسیاری به جمع آموزشگران پیوسته‌اند دیدگاه‌های نفع طلبانه خود را به نوآموزان منتقل کرده‌اند. (البته هستند بسیاری از آموزگاران و اساتیدی که ریاضیات را با عشق آموزش می‌دهند و به نحوه تفکر و استدلال و رشد روحی نوآموز بیش از نتایج آزمون‌ها و یا نحوه ارزیابی مدیران آموزشی از عملکرد خود، اهمیت می دهند.) 4 - معضلی به نام کنکور و تست، که مافیای عظیم تدریس کنکوری در آموزشگاه‌ها را بوجود آورده است. این مافیا بیش از هر نیرویی خط و مشی آموزش ریاضیات مدرسه‌ای را تعیین می‌کند و حوزه نفوذ آن به دبستان‌ها نیز کشانده شده است. هر که با ریاضیات واقعی سرو کار دارد می‌داند درست فکر کردن، تعمق و چالش فکری برای حل یک مسئله، هر چقدر هم که زمان ببرد تا چه اندازه با ارزش بوده و موجب رشد تفکر ریاضی و قابلیت حل مسئله می‌گردد. حال چنین ارزشی را مقایسه کنید با راه حل‌های تستی ، خلاصه شده و ثانیه شمار ساعت روی میز تحریر که زمان عمر هر تست را سی الی شصت ثانیه تعیین می‌کند. این نکته را هم در نظر بگیرید که از دهه 80 میلادی تاکنون حل مسئله به عنوان مرکز و هسته اصلی آموزش ریاضیات بیش از هر چیز مورد توجه بوده است. پیشنهادها: 1 - دست اندرکاران محترم فکری به حال کنکور تستی دانشگاهها کنند و به جای تاکید بر نتایج آزمون‌های تستی به طرقی قابلیت حل مسئله دانش آموزان سنجیده شود. 2 - رشته‌های غیر ریاضی در مدارس مورد حمایت جدی قرار گیرند. ( پر رنگ تر شدن رشته‌هایی مانند کامپیوتر و حسابداری و ... امیدوارکننده است) 3 - محتوای ریاضیات رشته‌های غیرریاضی را در ارتباط با نوع آن رشته غنی‌تر سازند و ریاضیاتی را در دروس بگنجانند که برای دانش آموزان آن رشته قابل کاربرد باشد و نحوه کاربرد ریاضیات، آموزش داده شده و مورد ارزیابی قرار گیرد. (تدریس یک کتاب یکسان مانند ریاضی 2 دبیرستان برای همه رشته‌های فنی و ریاضی و تجربی به نظر مناسب نمی‌رسد) 4 - اکثریت قریب به اتفاق دانش‌آموزان در رشته ریاضی دبیرستانی مایل به ادامه تحصیل در رشته‌های فنی هستند. در نظر گرفتن ریاضیات کاربردی به جای مفاهیم مجرد برای این دسته افراد مناسب‌تر به نظر می‌رسد. 5 - مسئولان، ذهن افراد جامعه، والدین و دانش آموزان را نسبت به این مسئله روشن سازند که ریاضیات رشته برجسته و ممتاز مدارس و تحصیل آن نشانه داشتن استعداد برتر نیست. (با ورود به یک دبیرستان می‌توانید این حس تمایز و برتری را بین دانش آموزان ریاضی و بقیه لمس کنید). پیشنهاد‌های پنج‌گانه فوق از یک اولویت بندی برخوردارند، اگر از نفوذ و تأثیر کنکور بر برنامه‌های درسی مدارس کاسته شود خود به خود زمینه اجرای باقی پیشنهادها و دیگر راهکارهای مفید ایجاد خواهد شد و اگر پیشنهادهای2و3و4 عملی شوند ، اذهان عمومی به رشته‌های غیر ریاضی معطوف خواهد شد و با شرکت دانش آموزان مستعد در رشته‌های غیر ریاضی، این رشته‌ها از رونق بیشتری برخوردار خواهند شد. بدین ترتیب زمینه‌ای فراهم می‌شود تا هر قشر از دانش آموزان مطابق با اهدافی که دارند وجهی از ریاضیات را که بیشتر مورد نیازشان است فرا‌گیرند. از :همشهری

فقط چند دقیقه استراحت!

معلمی و مدیریت کلاس درس، هم قواعد و اصول ثابت شده‌ای دارد  و هم ترفندها و راهکارهای خاصی را می‌طلبد.

داستان درس، مدرسه، دانش‌آموزان بازیگوش، آموزگاران، کلاس‌های شلوغ و معلمانی که گاه نمی‌دانند چطور باید شاگردان را به درس متوجه کنند، روایتی تازه نیست ولی در هر حال و موقعیتی شنیدنی است. معلمان و شاگردانشان هر روز حوادث جدیدی را تجربه می‌کنند که نکته‌ای نو را به آنها نشان می‌دهند.

معلمی و مدیریت کلاس درس، هم قواعد و اصول ثابت شده‌ای دارد و هم ترفندها و راهکارهای خاصی را می‌طلبد که بسته به شرایط کلاس و دانش‌آموزانش، متنوع و گوناگونند. از مجموعه اصول ثابت شده و موثر در این زمینه در ادامه، یکی را شرح خواهیم داد.

این شیوه هم به دانش‌آموز کمک می‌کند و هم به معلم، اداره کلاس را برای معلم آسان‌تر می‌کند و از ناهنجاری‌ها و مشکلات رفتاری دانش‌آموزان در کلاس می‌کاهد. ولی جالب این است که بسیاری از معلمان با دیده تردید به آن می‌نگرند.

به جرات می‌توان گفت که روش مورد نظر از ساده‌ترین و کارآمدترین راهکارهای مدیریت کلاس است. این اصل می‌گوید که معلم باید طی یک جلسه تدریس، به شاگردانش «وقت استراحت» بدهد. بله یک وقت استراحت سه یا چهار دقیقه‌ای، بسیار پاسخگوست و می‌تواند برای مجموعه کلاس مفید باشد.

در این میان عده‌ای از معلمان می‌گویند که نمی‌توانند طی یک جلسه 60 دقیقه‌ای سه یا چهار دقیقه کار را تعطیل کنند. مطالب زیادی هستند که باید گفته شوند و زمانشان هم محدود است. ولی حقیقت این است که آن 3 دقیقه استراحت برای این است که آن 57 دقیقه درس خواندن در ذهن دانش‌آموزان جای گیرد و آنها با بی‌دقتی و خستگی و کسالت کارشان را ادامه ندهند.

 در واقع اگر معلمی این فرصت کوتاه را برای استراحت شاگردانش فراهم کند، بازده کلاس به مراتب بالاتر خواهد رفت و باقی زمان جلسه مفید سپری خواهد شد.

 این فرصت چند دقیقه‌ای، بخشی از روند معمول کلاس است و لازم است که مانند بقیه امور، نظم و ترتیب داشته باشد. شاگردان باید بدانند که دقیقا چقدر وقت دارند، چه کارهایی می‌توانند بکنند و مجاز به انجام چه کارهایی نیستند و پس از پایان وقت استراحت باید چه کار کنند. معلمانی که در ابتدا به وقت استراحت اعتقادی ندارند، پس از امتحان این روش و تخصیص زمان مشخصی به استراحت، می‌بینند که واقعا پاسخگوست.

دانش‌آموزان خسته و کسل نمی‌توانند خوب گوش دهند و حواسشان را متمرکز کنند. زمانی که آنها نتوانند گفته‌های معلم را به خوبی درک نموده پرسش‌هایش را جواب دهند، شیطنت می‌کنند و اداره آنها مشکل خواهد شد.

سه یا چهار دقیقه‌ای توقف در کلاس و قطع روند تدریس، به ذهن‌های خسته استراحت می‌دهد تا مطالب و آموزه‌های قبلی را نظم بخشد. چشم‌هایی که به تخته سیاه یا صفحه کاغذ نگاه می‌کرده‌اند نیز تجدید قوا می‌کنند. خود معلم هم اندکی می‌آساید و نفسی تازه می‌کند. پس از استراحت، هم معلم و هم دانش‌آموزان برای ادامه کارشان آماده‌تر و هوشیارترند.

 http://EzineArticles.com
 By: Adam waxler

 
از :همشهری