| |
از :همشهری |
بزرگی شایسته کسی است که
از مقام گریزان است.
دانش، دانه را می پروراند ،ولی اگر دانه ای نباشد ، هیچ ثمره ای به آدمی نمی بخشد.
امروزه نیاز به مدیران لایق بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. مهمترین نکته در علم مدیریت این است که مدیران اغلب نیازمند شناخت شیوه غالب و نوع مدیریت خود هستند، تا زمینه مناسب برای مدیر کارآمدشدن آنها فراهم آید. در گام بعد ضروریست مدیران شناخت کافی از کارکنان خود و نیازهای آنها داشته باشند و با مشارکت کارکنان خود به بهبود دائمی فرایندها و برآورد خواسته ها و انتظارات مشتریان و ارباب رجوع همت گمارند. از سوی دیگر کارکنان یک سازمان نیز باید به شیوه مدیریت مؤسسه خود آگاهی یابند تا موفقیت سازمان را در روند فعالیت آن تضمین کنند، زیرا شناخت نحوه مدیریت یک مدیر توسط کارکنان زمینه ساز بازدهی و اثربخشی بیشتر برای رسیدن به اهداف سازمان خواهد شد. در این راستا سقراط نخستین فردی بود که مدیریت را فرایندی اجتماعی تعریف کرد که متضمن یک سلسله وظایف، فعالیت ها و روابط متقابل افراد است. از این رو مدیران کارآمد کسانی هستند که همواره می کوشند تا در شیوه رهبری شان دارای ارزش ها و عقاید و انتظامات ارزشمند باشند. از همین رو مدیران با تجربه باید در همه سطوح تربیت کنندگان ماهری باشند تا توانایی کافی برای ایجاد نظم بدون تنبیه در سازمان را داشته باشند. کارشناسان علم مدیریت بر این باورند که جهت ارائه مدیریت موفق و کارآمد، مدیران باید به این نکات پایبند باشند: 1- از صرف وقت زیاد بر روی جزئیات اجتناب کنند. 2- در آگاهی دادن به کارمندان کوتاهی نکنند. 3- از مهم جلوه دادن موقعیت خود بپرهیزند. 4- از ایجاد موقعیت های ناراحت کننده و بی انگیزه شدن کارمندان نسبت به کار خودداری کنند. 5- به گونه ای رفتار نمایند که مورد احترام کارکنان قرار گیرند. 6- از پیگیری کارها به تنهایی اجتناب کنند. 7- برای رویاروئی با حوادث غیرمترقبه آمادگی داشته باشند. 8- شرایطی را در سازمان فراهم آورند که کارکنان مسئول و پاسخگوی اعمال خود باشند. 9- تمامی رویدادها در سازمان ثبت شوند. 10- در مورد اطلاعات محرمانه کارمندان باید رازدار آنها باشند. 11- برای تقویت بنیه سازمانی درصدد کسب حمایت از منابع مختلف باشند. 12- با کارکنان همانگونه رفتار کنند که مایلند با آنها رفتار شود. 13- بین مدیر بودن و دوست بودن تعادل برقرار کنند. 14- بین کارمندان تبعیض قائل نشوند. 15- کارمندان را از مقررات آگاه نمایند و در صورت نیاز قوانین و مقررات را مورد تجدید نظر قراردهند. 16- از رویدادهای مقطعی به منظور یادگیری و تجربه اندوزی بهره بگیرند. 17- کارکنان خود را برای ارائه پیشنهادات جهت ارتقاء سازمان ترغیب نمایند.
معلم ما می خواست به ما یاد بدهد که چقدر خوشبختیم.برای همین تصمیم گرفته بود که اول از همه ی ما بیاموزد که چقدر توانمندیم و برای تفهیم آن می باید به ما نزدیک می شد. و برای همین از تک تک ما درباره ی زندگی سوال کرد.
او جوان بود وجویای نام و ما پیر و خسته.اما با لبخندی پیروزمندانه می خواستیم جوانی اش را که نه بلکه خامی اش را به رخش بکشیم.زیرا ما آنقدر پیر و خسته بودیم که بدانیم چقدر خوشبختیم.
خوشبخت به خاطر داشتن بچه های خوب.خوشبخت به خاطر سلامتی و به خاطر خیلی چیز های دیگر.
معلم جوان رو به من کرد و گفت:
شما بگویید اگر نقاش بودید آن قسمت از زندگی را که مال شماست چه رنگی می کردید؟
با لبخندی گفتم:
آبی
از دیگری پرسید:
زرد
از نفر بعدی:
قرمز
صورتی
سبز
نارنجی
به خانمی که ته کلاس نشسته اشاره کرد و پرسید:
شما چطور؟
سیاه.
معلم بی تفاوت گفت:
خوبه
ناگهان آن خانم پریشان و کمی عصبی گفت :
چی خوبه؟این که زندگی من سیاه بوده از نظر شما خوبه؟
و ما منتظر ماندیم که استدلال معلم جوان را در مقابل تجربه های تلخ و سیاه زن بشنویم.
معلم رو به او ایستاد و با نگاهی پر از عشق گفت:
می توانم قسم بخورم که تو سخت ترین قسمت ها را رنگ کردی.حد فاصل ها را خط باریک کشیدی و بدون شک فاصله ی دو رنگ را مرز بندی کردی.تو باید در تابلویی که خداوند می خواست بوسیله ی بندگانش بکشد نقش بنیادی می داشتی.در حقیقت تو قسمت های سخت این نقاشی را رنگ کردی.پس باید به احترام تو کلاس قیام کند و ما بلند شدیم.
آن روز فهمیدیم که چقدر به تجربه هایمان می بالیم و برای قضاوت کردن در مورد معلم جوانمان چقدر جوانیم.
ازترانه ها
کلمه دنیا (115) بار و کلمه آخرت نیز (115) بار تکرار شده است.
کلمه گیاه (26) بار و کلمه درخت نیز(26) بار تکرار شده است.
کلمه تابستان گرم (5) بار و کلمه زمستان سرد نیز (5) بار تکرار شده است.
کلمه مجازات (117) بار و کلمه آمرزش نیز(117 * 2 ) بار تکرار شده است.
کلمه آسمان (7) بار و کلمه ساخت آسمان نیز (7) بار تکرار شده است.
کلمه زکات (32) بار و کلمه برکت نیز (32) بار تکرار شده است.
کلمه شراب (6) بار و کلمه مستی نیز (6) بار تکرار شده است.
کلمه رحمت (72) بار و کلمه هدایت نیز (72) بار تکرار شده است.
کلمه فقر (13) بار و کلمه ثروت نیز (13) بار تکرار شده است.
کلمه بگو (332) بار و کلمه گفتند نیز (332) بار تکرار شده است.
کلمه الرحمن ( 57 ) بار و کلمه الرحیم ( 114 ) بار تکرار شده است.
کلمه الفجار (3) بار و کلمه الابرار (6) بار تکرار شده است.
کلمه سختی (12 ) بار و کلمه اسانی (36) بار تکرار شده است.
کلمه ابلیس (11) بار و کلمه استعاذه با لله (11) بار تکرار شده است.
کلمه المصیبت (75) بار و کلمه الشکر (75) بار تکرار شده است.
کلمه الجهر (16) بار و کلمه العلانیه (16) بار تکرار شده است.
کلمه الشده (102) بار و کلمه الصبر (102) بار تکرار شده است.
کلمه المحبه (83) بار و کلمه الطاعه (83) بار تکرار شده است.
کلمه سجده (34) بار تکرار شده است وما در نماز های یومیه (34) بار سجده می کنیم.
فروردین
فکر آغاز برنامه و فعالیت جدید را به دورههای بعد واگذار کنید، شما در موقعیت بسیار خوب مالی و فکری قرار دارید. بهتر است انرژیتان را صرف بودن با عزیزان کنید.
بر درآمدتان اضافه شده و جبران همه عقبافتادگیهای مالی گذشته خواهد شد. آخرین نگرانیتان در رابطه با عشق و ازدواج خواهد بود. ورود مسافری از راه دور، فوقالعاده خوشحالتان میکند. در قبول پیشنهادهای شراکتی که در چند روز آینده به شما میشود دقت بیشتری به کار گیرید. ماجرایی باور نکردنی، زندگیتان را تحولی تازه میبخشد و از فکر و خیال رها میشوید. اگر برای کار یا شغلی مراجعه کردید در چند روز آینده جواب خود را دریافت میکنید، عجول نباشید. شریک یا دوستی که نسبت به او حساس هستید باعث دلخوری شما میشود. با او مدارا کنید تا وضع به حالت عادی برگردد. در ضمن به فکر سلامتی باشید و توکل به خدا را فراموش نکنید.
اردیبهشت
شاید اکنون احساس کردهاید که به بنبست رسیدهاید و نمیتوانید روی هیچکس حساب کنید. البته این فکر بدی نیست که به هر کسی نمیشود اعتماد کرد. تمام قید و بندهای بیهوده را از اطراف خود جدا کرده و با تمرکز بر روی آنچه واقعا میتوانید انجام دهید و هدف و روش جدید زندگی را پیش بگیرید. در زندگی احساسی اگر تصمیمات منطقی بگیرید، خودتان را خوشبختتر خواهید کرد. در فشارهای شدید مالی قرار دارید، حواس خود را جمع کنید، با کمی دقت، تلاش و راهنمایی از معتمدین، فشارها از بین خواهد رفت. شخصی منتظر شماست تا خبر نهایی را از دهانتان بشنود. با جواب صریح به ایشان هدف زندگیتان را مشخص کنید. از راه دور خبردلچسبی برای شما میرسد، اگر قصد خرید ملکی را دارید زمان مناسبی است و سودی کلان عایدتان میشود. با جمعی آشنا میشوید که روحیه خوبی برای شما به ارمغان میآورند، شما اتکا به نفس خوبی دارید و موفق میشوید. تولدتان هم مبارک باشد.
بقیه ماهها اینجارا کلیک کنند
رویای شیرین کودکی با چشم های تو تعبیر می شود
وصدای نفسهایت اطلسی های باغ را شکوفا می کند
مثل صبح به کوچه خیال من می ریزی و زندگی را جاری می کنی
سلام بر نگاهت که امتداد روشنی است
سلام بر طنین پرشور کلامت که آواز خدا از آن شنیده می شود
نامت ای میراث دار انبیاء جاودانه و روزت مبارک
«بیل گیتس»، رئیس «مایکروسافت»، در یک سخنرانی در یکی از دبیرستانهای آمریکا، خطاب به دانشآموزان گفت: «در دبیرستان خیلی چیزها را به دانشآموزان نمیآموزند». او هفت اصل مهم را که دانشآموزان در دبیرستان فرا نمیگیرند، بیان کرد.
به گزارش اصول بیل گیتس به این شرح است:
اصل اول: در زندگی، همه چیز عادلانه نیست، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید.
اصل دوم: دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قایل نیست. در این دنیا از شما انتظار میرود که قبل از آنکه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید، کار مثبتی انجام دهید.
اصل سوم: پس از فارغالتحصیل شدن از دبیرستان و استخدام، کسی به شما رقم فوقالعاده زیادی پرداخت نخواهد کرد. به همین ترتیب قبل از آنکه بتوانید به مقام معاون ارشد، با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید، باید برای مقام و مزایایش زحمت بکشید.
اصل چهارم: اگر فکر میکنید، آموزگارتان سختگیر است، سخت در اشتباه هستید. پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سختگیرتر از آموزگارتان است، چون امنیت شغلی آموزگارتان را ندارد.
اصل پنجم: آشپزی در رستورانها با غرور و شأن شما تضاد ندارد. پدر بزرگهای ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند، از نظر آنها این کار «یک فرصت» بود.
اصل ششم: اگر در کارتان موفق نیستید، والدین خود را ملامت نکنید، از نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید.
اصل هفتم: قبل از آنکه شما متولد بشوید، والدین شما هم جوانان پرشوری بودند و به قدری که اکنون به نظر شما میرسد، ملالآور نبودند.
| |