مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را


بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان رازبان سوسن از ساقی کرامت​های مستان گفتز اول باغ در مجلس نثار آورد آنگه نقلز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانیسقاهم ربهم خوردند و نام و ننگ گم کردنددرون مجمر دل​ها سپند و عود می​سوزددرآ در گلشن باقی برآ بر بام کان ساقیچو خوبان حله پوشیدند درآ در باغ و پس بنگرکه جان​ها را بهار آورد و ما را روی یار آوردز شمس الدین تبریزی به ناگه ساقی دولت

از آن پیغامبر خوبان پیام آورد مستان راشنید آن سرو از سوسن قیام آورد مستان راچو دید از لاله کوهی که جام آورد مستان راچه حیلت کرد کز پرده به دام آورد مستان راچو آمد نامه ساقی چه نام آورد مستان راکه سرمای فراق او زکام آورد مستان راز پنهان خانه غیبی پیام آورد مستان راکه ساقی هر چه درباید تمام آورد مستان راببین کز جمله دولت​ها کدام آورد مستان رابه جام خاص سلطانی مدام آورد مستان را

الگو

الگوی بهتر چیست ؟

از دوا بی یِرد مزریچ پرسیدند که بهترین الگو برای پیروی چیست ؟ افراد پرهیزگاری که زندگی شان را وقف خدا می کنند و نمی پرسند چرا ؟ یا افراد بی فرهنگی که می کوشند اراده باریتعالی را بفهمند ؟

داو بی یر گفت : بهتر از همه الگوی کودکان است .

گفتند : کودک که هیچ چیز نمی داند . هنوز نمی داند واقعیت چیست .

او پاسخ داد : سخت در اشتباهید . کودک چهار خصوصیت دارد که هرگز نباید فراموش کنیم : ۱- همیشه بی دلیل شاد است ۲- همیشه سرش به کاری مشغول است ۳- وقتی چیزی را می خواهد تا آن را نگیرد از عزم و اصرارش کم نمی شود ۴- سرانجام می تواند خیلی راحت گریه کند .

ترک تحصیل 400 هزار دانش‌آموزدر یک سال

بیش از 400 هزار دانش‌آموز دوره ابتدایی و راهنمایی سال گذشته ترک تحصیل کرده‌اند.این گزارش حاکی است آمار ترک تحصیل‌کنندگان به این تعداد ختم نمی‌شود و چنانچه ترک تحصیل‌کنندگان دوره متوسطه، پیش‌دانشگاهی و هنرستان‌ها را نیز به این آمار بیفزاییم به ارقام تأسف‌باری برمی‌خوریم که جمعیت بالقوه بزهکاران آینده را تشکیل خواهند داد.عضو هیأت علمی پژوهشکده کودکان استثنایی وزارت آموزش و پرورش دیروز اعلام کرد 204 هزار و 81 دانش‌آموز دوره ابتدایی سال گذشته ترک تحصیل کرده‌اند.ابوالفضل بصری که در همایش رسانه‌ها و دانش‌آموزان استثنایی سخن می‌گفت افزود: همچنین سال گذشته در پایه‌های راهنمایی 208 هزار و 520 دانش‌آموز ترک تحصیل کردند و باید برای کاهش این ارقام روش‌های ویژه‌ای به‌کار گرفته شود.

سعیدی گفت: در واکنش به آمار بالای ترک تحصیل، مسئولان از سال 64 به بعد برای حل مشکلات ترک تحصیل و مردودی دانش‌آموزان به ساده کردن ضوابط تحصیلی پرداختند که این امر نیز از نگاه کارشناسان مورد انتقاد است.

تلاش خبرنگار ما برای دستیابی به آمار نرخ کلی ترک تحصیل در همه پایه‌ها و دوره‌های تحصیلی و مقایسه آنها با سال‌های گذشته به‌جایی نرسید و مسئولان مربوطه اظهار داشتند آمار دقیقی در زمینه ترک تحصیل ندارند.

اما آنچه مشخص است آمار مردودی در دوره ابتدایی در سال تحصیلی گذشته افزایش داشته به‌طوری‌که 5/2 درصد دانش‌آموزان این مقطع مردود شده‌اند. در دوره راهنمایی تحصیلی نیز 8/7 درصد مردود شده‌اند و مردودین مستعدترین گروه دانش‌آموزان برای ترک تحصیل هستند.

در همین زمینه معاون آموزش و پرورش عمومی می‌گوید 40 درصد دانش‌آموزانی که یک بار مردود می‌شوند و حدود 80 درصد دانش‌آموزانی که دوبار مردود می‌شود، ترک تحصیل می‌کنند.

دکتر حسین احمدی عامل اصلی ترک تحصیل در ایران را مردودی دانست و افزود: برخلاف دیدگاه عده‌ای که معتقدند ضعیف‌ترین دانش‌آموزان ترک تحصیل می‌کنند، عموما دانش‌آموزانی ترک تحصیل می‌کنند که مردود شده و نزدیک به مرز قبولی هستند.

احمدی افزود: در سال 78، بیش از یک میلیون و 666 هزار دانش‌آموز در کشور ترک تحصیل کردند درحالی‌که این آمار در سال 83 به 800 هزار دانش‌آموز کاهش یافت که باز هم وضعیت مناسبی نیست.

به گفته احمدی براساس پژوهش‌های انجام شده، مردودی نه‌تنها باعث تقویت درسی و تحصیلی نمی‌شود، بلکه ترک تحصیل و بزهکاری را درپی دارد و اعتمادبه‌نفس را کاهش می‌دهد.

کارشناسان این امر معتقدند، ترک تحصیل یکی از عوامل سوق دادن نوجوانان به طرف بزهکاری است که باید با آن به شکل منطقی و علمی برخورد کرد.

محمد فارسی، بازپرس دادسرای نوجوانان در این زمینه گفت: 67درصد از نوجوانانی که ترک تحصیل کرده‌اند به طرف بزه گرایش پیدا کردند.

وی معتقد است تحقیقات نشان می‌دهد که بیش از نیمی از مددجویان ورودی کانون اصلاح و تربیت سابقه شکست تحصیلی و ترک تحصیل داشته‌اند.

در همین حال معاون مدیرکل آیسسکو تأکید می‌کند که بسیاری از کودکانی که در مدارس ثبت‌نام می‌کنند به علت انعطاف‌ناپذیری و کیفیت پایین نظام آموزشی، ترک تحصیل می‌کنند.
به گفته دکتر هادی عزیززاده هنوز بسیاری از کشورها با چالش‌های همیشگی تراکم بالای دانش‌آموزان، کمبود مواد آموزشی، ناکافی بودن آموزش معلمان و ضعف مدیریت مدارس، مواجه هستند.

عزیززاده معتقد است راهکارهای آموزشی برای همه نیازمند مشارکت فعال دولت‌ها و سازمان‌های غیردولتی در اداره کنترل مدارس است.

به گفته وی در راه تحقق اهداف آموزش برای همه با مشکلاتی مواجه هستیم که عمدتا در مناطق دورافتاده و روستایی و آموزش دختران است.

از سوی دیگر رئیس دفتر منطقه‌ای یونسکو در تهران نرخ ترک تحصیل را از جدی‌ترین مسائل پیش‌روی نظام‌های آموزشی به‌ویژه در مناطق محروم عنوان کرد و گفت: تا زمانی که شاهد پدیده ترک تحصیل کودکانی هستیم که بدون شک به ایجاد نسل جدید بی‌سوادان منجر می‌شوند، تلاش‌هایمان برای کاهش نرخ بی‌سوادی مثمرثمر نخواهد بود.

به گفته دکتر عابدین صالح، نابرابری جنسیتی یکی از مشکلات اصلی پیش روی نظام‌های آموزشی است که خود به تشدید ترک تحصیل کمک کرده است.

وی بر شناسایی و به کار بستن اقدامات برتر کاهش نرخ ترک تحصیل کودکان از طریق ارائه آموزش کیفی برای همگان تأکید کرد.

کارشناسان مهم‌ترین مشکلات آموزش را کیفیت پایین و انعطاف‌ناپذیری محتوا و متدهای آموزشی و نادیده انگاشتن خلاقیت، نظم، مسئولیت‌پذیری و انجام فعالیت‌های گروهی، ایجاد وقفه در کیفیت آموزش و روش‌ها و تجهیزات داخلی به‌واسطه اعمال تغییرات سریع جهانی در زمینه توسعه علمی بیان می‌کنند.

همچنین صراحت نداشتن موضوعات آموزشی، ناهماهنگی موضوعات فوق با الگوهای پیشرفت کشور در نتیجه فقدان هماهنگی بین آموزش و بازار کار، از دیگر مشکلات آموزش است. http://www.hamshahri.org/News/?id=17581 بقیه مطالب

چنین است


بخشندگی را از گل بیاموز، زیرا حتی ته کفشی که لگدمالش می‌کند را هم خوش بو می‌کند

تولد و مرگ اجتناب ناپذیرند ، فاصله این دو را زندگی کنیم

زندگی آنچه که زیسته ایم نیست بلکه خاطراتی است که از گذشته داریم

شاید ثمره کلام دلنشین را که امروز بر زبان می آورید فردا بچشید

عظمت مردان بزرگ از طرز رفتارشان با مردمان کوچک آشکار می شود .

هر چه موانع جدی تر و سخت تر باشد , لذت تلاش و پیروزی بیشتر است
.
بخشش آن نیست که چیزی به من بدهی که من از تو بیشتر به آن نیاز دارم، بلکه آن است که
چیزی را به من ببخشی که خودت بیشتر از من به آن احتیاج داری.

. همیشه امید داشته باش چون همیشه فردایی هست.

. شوخی شوخی به گذشته ها نگاه کنید و جدی از آنها درس بگیرید.

.انسان تا زمانی که طعم تلخی ها را نچشد معنای خوشبختی را درک نمی کند

از زندگی هر آنچه لیاقتش را داریم به ما می رسد نه آنچه آرزویش را داریم

عشق

عشق
آنگاه المیترا گفت:با ما از عشق سخن بگوی.
پیامبر سر بر آورد و نگاهی به مردم انداخت، و سکوت و آرامش مردم را فرا گرفته بود.سپس با صدایی ژرف و رسا گفت:هر زمان که عشق اشارتی به شما کرد در پی او بشتابید،هر چند راه او سخت و نا هموار باشد.و هر زمان بالهای عشق شما را در بر گرفت خود را به او بسپارید،و هر چند که تیغهای پنهان در بال و پرش ممکن است شما را مجروح کند.و هر زمان که عشق با شما سخن گوید او را باور کنید.هر چند دعوت او رویاهای شما راچون باد مغرب در هم کوبد و باغ شما را خزان کند.
زیرا عشق چنانکه شما را تاج بر سر می نهد ، به صلیب نیز میکشد.
و چنانکه شما را می رویاند شاخ و برگ شما را هرس می کند.
و چنانکه تا بلندای درخت وجودتان بالا میرود و ظریف ترین شاخه های شما را که در آفتاب می رقصند نوازش می کند .
همچنین تا عمیق ترین ریشه های شما پایین می رود و آنها را که به زمین چسبیده اند تکان می دهد.
عشق شما را چون خوشه های گندم دسته می کند.
آنگاه شما را به خرمن کوب از پرده ی خوشه بیرون می آورد.
و سپس به غربال باد دانه را از کاه می رهاند.
و به گردش آسیاب می سپارد تا آرد سپید از آن بیرون آید.
سپس شما را خمیر می کند تا نرم و انعطاف پذیر شوید.
و بعد از آن شما را بر آتش می نهد تا برای ضیافت مقدس خداوند نان مقدس شوید.

عشق با شما چنین رفتارها می کند تا به اسرار قلب خود معرفت یابید.و. بدین معرفت با قلب زندگی پیوند کنید و جزیی از آن شوید.

اما اگر از ترس بلا و آزمون' تنها طالب آرامش و لذتهای عشق باشید '
خوشتر آنکه عریانی خود بپوشانید.
و از دم تیغ خرمن کوب عشق بگریزید.
به دنیایی که از گردش فصلها در آن نشانی نیست'
جایی که شما می خندید اما تمامی خنده ی خود را بر لب نمی آورید.
و می گر یید اما تمامی اشکهای خود را فرو نمی ریزید.

عشق هدیه ای نمی دهد مگر از گوهر ذات خویش.
و هدیه ای نمی پذیرد مگر از گوهر ذات خویش.
عشق نه مالک است و نه مملوک.
زیرا عشق برای عشق کافی است.

وقتی که عاشق می شوید مگویید:" خداوند در قلب من است." بلکه بگویید " من در قلب خداوند جای دارم."

و گمان مکنید که زمام عشق در دست شماست ' بلکه این عشق است که اگر شما را شایسته بیند حرکت شما را هدایت می کند.

عشق را هیچ آرزو نیست مگر آنکه به ذات خویش در رسد.

اما اگر شما عاشقید و آرزویی می جویید'
آرزو کنید که ذوب شوید و همچون جویباری باشید که با شتاب می رود و برای شب آواز می خواند.آرزو کنید که رنج بیش از حد مهربان بودن را تجربه کنید.
آرزو کنید که زخم خورده ی فهم خود از عشق باشید و خون شما به رغبت و شادی بر خاک ریزد.
آرزو کنید سپیده دم بر خیزید و بالهای قلبتان را بگشایید
و سپاس گویید که یک روز دیگر از حیات عشق به شما عطا شده است.
آرزو کنید که هنگام ظهر بیارامید و به وجد و هیجان عشق بیاندیشید.
آرزو کنید که شب هنگام به دلی حق شناس و پر سپاس به خانه باز آیید.
و به خواب روید. با دعایی در دل برای معشوق و آوازی بر لب در ستایش او.
از کتاب ‹پیامبر› اثر ارزنده ی جبران خلیل جبران

اندر فواید آموزش‌های ضمن خدمت معلمان!

عمومی - ما همیشه به دانش‌آموزان ایراد می‌گرفتیم که خلاصه یکی دو کتاب را تحقیق تلقی کرده و کار کتابخانه‌ای و روش‌های استناد را بلد نیستند.

الگو گرفتن آموزش و پرورش از رفتار ناشیانه دانش‌آموزان، نشانه توجه جدی کارشناسان محترم آموزش و پرورش به روش‌های مشارکتی در یادگیری است!

سازمان آموزش و پرورش شهر تهران کتابی با عنوان «مبانی تربیت اسلامی» را برای آموزش‌های ضمن خدمت به چاپ رسانده که حرف و حدیث‌های فراوانی را به دنبال دارد.

بنابر آنچه که در شناسنامه کتاب آمده است، کتاب تلخیصی از دو کتاب تعلیم و تربیت اسلامی مراکز تربیت معلم (محمد علی سادات) و نگاهی دوباره به تربیت اسلامی (دکتر خسروباقری) است که البته بخش عمده این مجموعه 126 صفحه‌ای از کتاب محمدعلی سادات بوده و قسمت کوتاهی از کتاب دکتر باقری با حذف مطالب کاربردی، انتخاب شده است.

نکات جالب و قابل توجه فراوانی در این‌باره وجود دارد:

1 - کتابی که از دو منبع کاملاً مشخص خلاصه شده است علاوه بر گردآورنده، هم توسط فرد دیگری مورد بازنگری و اصلاح قرار گرفته و هم ویراستار دارد!

2 - کتاب در دی ماه 85 به چاپ هفتم رسیده و با شمارگان 5000 جلد و قیمت هزارو پانصد تومان عرضه شده است. البته کتاب به معلمان هزار تومان فروخته می‌شود.

 اولاً چرا باید کتاب  126 صفحه‌ای هزار و پانصد تومان قیمت داشته باشد و دلیل تخفیف 33 درصدی آن چیست؟ و ثانیاً  چرا باید چنین کتابی به سفارش گروه ارتقای علمی و منابع انسانی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران و با استفاده از امکانات افرادی که موقعیت‌هایی در آموزش‌ و پرورش دارند، تهیه شود؟

چه مهارت و کدام هنر در تهیه کتاب به کار رفته که  گروه ارتقای علمی به چنین سفارش ویژه‌ای اقدام کرده است؟

3 - کتابی به عنوان منبع آموزش‌های ضمن خدمت معلمان شهر تهران معرفی شده و به چاپ هفتم رسیده و با روندی کاملاً  ویژه سفارش داده شده  و به چاپ رسیده است.

اگرچه این اقدام بی‌سابقه نیست و متأسفانه از این گونه آموزش‌های ضمن خدمت سفارشی  زیاد دیده‌ایم، اما بالاخره ناشیگری هم حد و اندازه‌ای دارد! آیا این امکان وجود نداشت که  کتاب‌های اصلی به عنوان منبع معرفی و بخش‌هایی از آنها برای آموزش ضمن خدمت انتخاب می‌شدند؟

 آیا نمی‌شد بخش‌های انتخابی را به صورت پلی‌کپی وجزوه به معلمان داد؟ آموزش و پرورش که در جزوه سازی سابقه طولانی دارد و آموزش‌های جزوه‌ای در جایگاه‌های مختلف آموزش و پرورش بسیار رایجند!

4 - گردآورنده یا اصلاح کننده محترم  کتاب حتی وقت و حوصله نوشتن مقدمه یا پیشگفتاری برای کتاب را نداشته‌اند و ظاهراً  فقط فرصت کرده‌اند که زیر قسمت‌های انتخاب شده خط بکشند تا تایپیست بقیه کارها را خودش انجام دهد! اینجا آن ضرب‌المثل «آفتابه لگن هفت دست...» مصداق پیدا می‌کند.

شاید چاپ چنین کتابی آن هم با چنین کاربردی، اقدامی نمونه و بی‌نظیر در نوع خود باشد؛ کتابی خلاصه شده از دو کتاب دیگر، با گردآورنده، بازنگری و اصلاح، ویراستاری و مدیر فنی و غیره! اگر واقعاً کتاب‌هایی که منبع قرار گرفته‌اند منظور آقایان را تأمین نمی‌کرد، آیا هیچ راهکار دیگری وجود نداشت؟

نکته بسیار مهم عنوان کتاب یعنی «مبانی تربیت اسلامی» است که انگار در هیچ وضعیت دیگری، به غیر از تدبیر آقایان قابل انتقال و آموزش نبود! حذف قسمت‌هایی از مباحث انتخاب شده هر کتاب و یا مثلاً آوردن ترجمه آیه بدون ذکر متن اصلی آیه، کاری فنی، حرفه‌ای و کارشناسانه بوده که احتمالاً به فکر نویسندگان کتاب‌ها یعنی دکتر سادات و دکتر باقری نرسیده است!

5 - آیا در آموزش‌های ضمن خدمت، سلسله مراتب یا سیستمی شبیه پودمان وجود ندارد تا جایگاه هر آموزش را بین آموزش‌های دیگر مشخص کند؟ وقتی «مبانی تربیت اسلامی» را به یک معلم باسابقه  15-10 سال خدمت آموزش می‌دهیم، چه معنایی دارد؟ یا او این آموزش‌ها را از ابتدا تاکنون ندیده است که جای ایراد جدی برای نظام آموزش و پرورش دارد؟

یا هدف استمرار و ارتقای آموزش‌هاست که در این صورت، آیا نباید دنبال منابع تکمیلی و آموزش‌های سطوح بالاتر باشیم؟ اگر قرار باشد معلم بعد از دو دهه خدمت، دوباره و یا چند باره، مبانی بخواند، پس چه زمانی نوبت به مراتب دیگر می‌رسد؟

6 - تغییر اهداف، همه چیز را تغییر می‌دهد. وقتی به جای آن که هدف از آموزش‌های ضمن خدمت استمرار و ارتقای آموزش‌ها باشد، هدف روزمرگی، پر کردن وقت معلم، اعطای مدرک و امتیاز باشد محصول آن چیزی جز کتاب مبانی تربیت اسلامی نخواهد بود.

ای کاش کارشناسان محترم، سری هم به کتاب‌هایی چون جلد دوم نگاهی دوباره به تربیت اسلامی (دکتر خسرو باقری)، تعلیم و تربیت اسلامی/ رویکرد کلان‌نگر (دکتر حسن ملکی) و نمونه‌های دیگر می‌زدند تا واقعاً زمینه‌های ارتقای آموخته‌های معلمان را فراهم می‌کردند.

7 - آموزش ضمن خدمت معلمان، یعنی معجونی که همه چیز در آن یافت می‌شود غیر از «استمرار و ارتقای آموخته‌ها». شاید آموزش‌هایی مانند اقدام پژوهی، ICDL و نمونه‌های دیگر به درد معلم بخورند،  اما هنوز هم عناصری چون «هدفمندی و نظامدار بودن»  در این آموزش‌ها دیده نمی‌شوند.

مانند بسیاری دیگر از فعالیت‌های جاری در آموزش و پرورش، آموزش‌های ضمن خدمت هم کاری است که باید انجام شود و بالاخره گروهی و ستادی و تشکیلاتی دارد که همانند گروه‌های دیگر، در دنیای خودشان سیر می‌کنند!

بعد از سالیان سال رواج آموزش ضمن خدمت در آموزش و پرورش، کدام هسته یا گروه علمی و تخصصی، این آموزش‌ها را پیش‌بینی و طراحی می‌کنند؟ کدام منابع و کتاب‌های نظام‌دار و کددار تولید شده‌اند تا ارتباط آموزش‌ها را با هم مشخص کنند؟ آموزش و پرورش بر مبنای کدام نیازسنجی، به تولید کدام محتوای متناسب با نیازهایش دست زده است؟

تلقی معلمان که مخاطبان این آموزش‌ها هستند از آموزش‌های ضمن خدمت چیست؟ هزینه‌های مصرف شده برای تشکیلات آموزش‌های ضمن خدمت، چه بازدهی مشخصی داشته‌اند!

8 - به اساتید محترم محمدعلی سادات و دکتر خسرو باقری توصیه می‌کنیم یک جلد از کتاب «مبانی تربیت اسلامی»‌ را تهیه فرمایند شاید به نسبت کتابی که خودشان نو‌شته‌اند مطالب و نکات بیشتر و بهتری گیرشان آمد!

 منبع :ttp://www.hamshahri.net/News/?id=1657                      یک معلم با سابقه

ده راهکار برای تعلیم و تربیت برتر

شاید یکی از شاخص‌ترین تفاوت‌های تعلیم و تربیت در گذشته و حال، لزوم توجه آموزگاران به مشکلات متعدد تعلیم و تربیتی دانش‌آموزان باشد، که این امر ناشی از درگیری دانش‌آموزان امروزی با نابسامانی متعدد، اعم از آموزشی و پرورشی است.

در نگاهی کلی می‌توان مشکلات آموزشی - پرورشی کودکان و نوجوانان را از مواردی چون ناتوانی در فراگیری آموزش‌ها تا انواع نابسامانی‌های روحی- روانی دانست، که به این ترتیب جای بحثی نمی‌ماند که آموزگاران موظف‌اند بخشی از نیازهای این دانش‌آموزان را پاسخ گویند. از نگاهی دیگر اگر آموزگاران نخواهند تا نتوانند نابسامانی ذهنی - جسمی دانش‌آموزان‌شان را برطرف کنند، بی‌تردید دانش‌آموزان به دلیل درگیری‌های ذهنی‌شان آنچه را که آموزش داده می‌شود، فرا نمی‌گیرند.

در این بررسی سعی شده تا ده راهکار ساده اما مهم برای برقراری ارتباط آموزگار با دانش‌آموزان با هدف رفع مشکلات مختلف آنها ارائه شود.

با دانش‌آموزان مرتبط شویم

آموزگار به صندوقچه اسرار دانش‌آموزان تبدیل شود، سخنان آنها را بشنود و سعی کند بی آن که دیگران را به شکلی نادرست در جریان مشکلات آنها قرار بدهد، مشکلات را به بهترین نحو با والدین و اولیای مدرسه در میان گذاشته و تلاش خود را در جهت رفع آنها معطوف کند.

اعتماد دانش‌آموز به آموزگار باعث می‌شود تا دانش‌آموز آزادانه مسایلش را با آموزگار در میان گذاشته و از او کمک بخواهد. برای آن که بتوانیم دانش‌آموزان و مشکلات آنها را شناخته و یاری‌شان کنیم، دقایق پایانی کلاس را هر بار به گفت وگو با یک یا چند نفر از دانش‌آموزان اختصاص دهیم تا از علایق، خواسته‌ها و مشکلات آنها آگاه شویم.

در سایه این شناخت و آگاهی، برقراری ارتباط آسان‌تر و رفع مشکلات سهل‌تر خواهد شد. از سوی دیگر، ارتباط منطقی و صمیمی دانش‌آموز و آموزگار، احساس آرامش را بر کلاس درس حاکم می‌کند و این احساس خوشایند فرایند آموزش - فراگیری را به حرکتی دلچسب و تأثیرگذار تبدیل می‌کند.

اختصاص ساعت‌هایی خاص به گفت وگو با دانش‌آموزانی که با مشکلات بیشتری روبه‌رو هستند، بسیار راهگشا است.

او را به سوی خوب بودن سوق دهیم

روانشناسان معتقدند سرآغاز تصحیح رفتارهای ناشایست دانش‌آموزان تفسیر خوب رفتارهای نادرست آنها است؛ به این معنی که برای مقابله با رفتارهای ناپسند دانش‌آموزان، به جای دعوا و مشاجره، با آنها به خوبی و با منطق و آرامش برخورد کرده و رفتار آنها را به گونه‌ای دیگر و یا از نگاهی دیگر تعبیر و تفسیر کنیم.

دانش‌آموز ناآرام سعی دارد تا به هر شکل ممکن نظم کلاس را به هم ریخته و آموزگار و همکلاسی‌هایش را آزار دهد؛ که این ناآرامی و اذیت ممکن است به دلایل مختلف اعم از ابتلا به بیش‌فعالی؛ نا‌بسامانی‌های روحی - روانی؛ نیاز به جلب توجه و... بروز کند.

اما علت هر چه هست، نباید با او برخوردی تند و خشن داشت. گفت وگو با او و تفسیر رفتارهای ناپسند او به گونه‌ای دیگر، دانش‌آموز را از ادامه روند نامناسبی که در پیش گرفته، باز می‌دارد.

به طور مثال هنگامی که با شیطنت سعی دارد تا نظم کلاس را به هم بریزد، به جای خشمگین شدن تنها به گفتن این عبارت بسنده کنید که: «او سعی دارد تا با شوخی‌هایش خستگی را از تن همه ما به در کند.» استفاده از عبارت‌هایی از این دست دانش‌آموز را شرمنده کرده و او را به سوی تصحیح رفتار خویش سوق می‌دهد.

راهنمایی‌ها باید ساده، کوتاه و کارا باشد

جوانان و نوجوانان، حتی کودکان از نصیحت بیزارند و هر چه صحبت‌ها به سوی نصیحت و پرگویی پیش برود نتیجه عکسی را به دنبال دارد. بنابراین با کوتاه‌ترین اما بهترین و تأثیرگذارترین عبارت‌ها آنها را راهنمایی کنید. به جای ریز شدن در مسایل و بحث و گفت وگوی بیهوده، تلاش کنید تا با فهرست‌بندی مطالب و پرداختن به نکات کلیدی و مورد نظر، در کوتاه‌ترین زمان ممکن به بهترین نتیجه دست یابید.

روانشناسان عقیده دارند برای نتیجه‌گیری بهتر، کافی است کلیدهای موفقیت به صورت خلاصه و فهرست‌وار به آنها ارائه شده و هر بار تنها یادآوری کوتاهی درباره سرفصل‌ها صورت بگیرد. ذهن دانش‌آموزان خودبه‌خود و براساس داده‌های کلیدی، راه صحیح را پیدا خواهد کرد.

این روش برای آموزگاران و والدین توصیه شده و پرگویی مضرترین شیوه برای تصحیح رفتار دانش‌آموزان است.

دوستی و رفاقت را شکوفا کنید

روانشناسان براین باورند که همسالان بیش از دیگران یکدیگر را باور داشته و به سخنان و رفتارهای یکدیگر اعتماد دارند. بنابراین با شکل‌گیری رفاقت‌های درست، خوب و محکم می‌توان بسیاری از مشکلات جوانان و نوجوانان را برطرف کرد.

از آن‌جایی که آموزگار بیش از هر فرد دیگری به اخلاق و روحیه تک‌تک دانش‌آموزان واقف است، از این رو به خوبی می‌تواند شاگردانش را برای یافتن دوست خوب راهنمایی کند.

ترتیب دادن بازی‌ها و فعالیت‌های درسی گروهی؛ بازدیدهای علمی - تفریحی و... نه تنها راهکار مناسبی برای ارتباط بیشتر دانش‌آموزان با یکدیگر است؛ بلکه زمینه‌ساز شناسایی بیشتر دانش‌آموزان و یافتن دوستان خوب با نظارت آموزگار است.

به این ترتیب کودکان، جوانان و نوجوانان با یافتن و حفظ دوستی‌های خوب می‌توانند بسیاری از مشکلات روحی - روانی خود را برطرف کنند.

آموزش‌ها را به حد نیاز ارایه کنیم

اگر چه در دنیای پرتلاش امروز، کم‌کاری و سهل‌انگاری نتیجه‌ای جز شکست را به دنبال ندارد، اما لازم است آموزش‌ها در کمترین زمان و میزان ممکن، اما به بهترین و مؤثرترین شیوه ارایه شود تا دانش‌آموزان بیشترین بهره را از آن بگیرند.

از سوی دیگر آموزش‌ها، به ویژه تکالیفی که به آنها ارائه می‌شود باید در حدی باشد که علاوه بر آن که دانش‌آموز به هدف نهایی خود یعنی فراگیری بهتر و موفقیت بیشتر دست یابد، امکان رشد ابعاد دیگر شخصیت او را نیز فراهم کند.

به این معنی که اگر ذهن دانش‌آموزان تنها به سوی آموزش، بدون پرورش و تفریح متمرکز شود، او به فردی فرسوده، خسته، عصبی، گوشه‌گیر و یک بعدی تبدیل شده و آن‌طور که باید، شکوفا نخواهد شد.

بنابراین سعی کنید تا در حد توان، نیاز و استعداد هر دانش‌آموز به او آموزش‌ها را ارائه کرده و از او طلب کنید.

آنچه را بیش از توان اوست، نخواهیم

آمارها نشان می‌دهد بسیاری از دانش‌آموزان به دلیل آن که تحت فشار خانواده و یا اولیای مدرسه قرار گرفته‌اند؛ به سرعت ترک تحصیل کرده و یا به لجبازی، آن‌طور که باید روند آموزش و پرورش‌شان را پی نگرفته‌اند.

روانشناسان معتقدند یکی از شاخص‌ترین علل موفقیت یا شکست دانش‌آموزان، شناخت توانایی‌ها و علایق آنها توسط والدین، آموزگار و اولیای مدرسه و مهمتر از همه خود او است؛ که پس از این شناخت، تنها پرورش استعدادها و توانایی‌های او می‌تواند دانش‌آموز را به سرمنزل مقصود برساند.

به تغییرات حساس باشیم

آموزگار نخستین شخصی است که از تغییرات، چه مثبت و چه منفی مطلع می‌شود. بنابراین می‌تواند به عنوان حس‌گری فعال و هوشیار وضعیت درسی - رفتاری دانش‌آموزش‌اش را شناخته و کاستی‌ها را برطرف و توانایی‌ها را تقویت کند.

به عقیده روانشناسان به هر میزان آموزگار ارتباط صمیمانه‌تری با دانش‌آموزان داشته باشد، به همان میزان شناسایی ضعف‌ها و قوت‌ها آسان‌تر و سریع‌تر بوده و امکان یافتن راه‌حلی برای رفع ضعف‌ها محتمل‌تر است.

تمرکز دقیق آموزگار برروی رفتار دانش‌آموزان حین تدریس نخستین گام برای شناسایی وضعیت دانش‌آموزان است. حرکت‌های نابه‌جا، حواس‌پرتی، خستگی و کلافگی، عصبانیت و بی‌تفاوتی، شیطنت و بی‌نظمی و... همگی رفتارهای غیرارادی است که در زمان تمرکز دانش‌آموز در حین تدریس آموزگار به خوبی نمایان می‌شود.

حساسیت به تغییرات به راحتی آموزگار را برای شناسایی و حل مسایل و مشکلات دانش‌آموز راهنمایی می‌کند.

با والدین ارتباط تنگاتنگ و صمیمی داشته باشیم

اگر چه جلسه‌های انجمن اولیا و مربیان جلسه‌هایی است که با هدف رفع معضلات آموزشی - پرورشی برگزار می‌شود، اما در اغلب موارد آن‌طور که باید کارا نیست. بنابراین لازم است تا آموزگار با برنامه‌ریزی، از والدین دانش‌آموزان دعوت کند تا با تمرکز و فرصت کافی درباره هر یک از دانش‌آموزان بحث و گفت وگو کند.

ارتباط دایمی و صمیمی والدین و آموزگار به صورت هفتگی یا ماهیانه می‌تواند بسیاری از مشکلات آموزشی- پرورشی دانش‌آموزان را برطرف کند.

نکته مهم آن است که والدین و آموزگار باید با دیدی مثبت در جلسه‌های خصوصی حضور یابند تا تبادل‌نظر و شناسایی نقاط قوت و ضعف به خوبی انجام شود.

مشکلات رفتاری دانش‌آموز را جدی بگیریم

بروز رفتارهای نابه‌جا، نشان از آشفتگی‌ها است. دقت در رفتار تک‌تک دانش‌آموزان اعم از رفتارهای ناهنجار، شیطنت‌های نابه‌جا، ترس در رفتار و حرکات، غیبت‌های بی‌دلیل و زیاد، عدم تمرکز در کلاس درس، بی‌قراری و ناآرامی که به اضطراب ختم شود؛ افت درسی، بی‌علاقگی به حضور در فعالیت‌های جمعی اعم از فعالیت‌های درسی و غیردرسی و... همه نشان دهنده آشفتگی ذهنی‌ دانش‌آموز است.

بروز این رفتارها گاه برای جلب توجه آموزگار، دانش‌آموز دیگر و یا حتی والدین است؛ اما در مواردی نیز شیوه‌ای برای منحرف کردن تمرکز آموزگار و اولیای مدرسه و والدین از ناکامی‌ها و ناتوانایی‌های آموزشی- رفتاری او است.

بنابراین لازم است تا آموزگار به دقت رفتارهای دانش‌آموزان را زیر نظر گرفته و به سرعت تغییرات را شناسایی کرده و در صدد رفع آنها برآید.

از الگوهای رفتاری و شیوه‌های تصحیح رفتارها آگاه باشیم

آگاهی و تسلط آموزگار به رفتارهای دانش‌آموزان و رده‌های سنی مختلف به ویژه رده سنی که عهده‌دار تعلیم و تربیت آن است نه تنها باعث می‌شود تا آموزگار عملکرد و رفتاری منطقی در مقابل دانش‌آموزان داشته باشد، بلکه باعث می‌شود تا به سرعت کج رفتارها را شناسایی کرده و الگوی صحیحی را برای تصحیح رفتارها برگزیند.

روانشناسان تسلط آموزگار بر روانشناسی و رفتارشناسی کودکان، نوجوانان و جوانان را ضروری دانسته و معتقدند هر قدر آموزگار به روانشناسی کودکان، نوجوانان آگاه‌تر باشد، به همان میزان در امر تعلیم و تربیت موفق‌تر خواهد بود. رعایت این نکته برای والدین و اولیای مدرسه نیز بسیار ضروری است.

با نگاهی اجمالی به بحث می‌توان به راحتی به نقش تأثیرگذار آموزگار و اولیای مدرسه در تعلیم و تربیت صحیح دانش‌آموزان پی برد؛ تأثیری که شاید بتوان اثر آن را مؤثرتر از عملکرد و رفتار والدین دانست.

منبع:
http://www.hamshahri.net/News/?id=16926  وhttp://www.educationworld.com 

 
     
  

کلمات قصار

هر بار که تردید داری ،مطمئن باش که شکست خواهی خورد.
                                                 « ناپلئون»  
وقتی متهم قاضی شود فاتحه ی عدالت خوانده شده است.
 
می اندیشم پس هستم،هستم چون فکر می کنم،فکر می کنم چون
 شک می کنم.                                                         «دکارت»
                
عشق حواس را از دیدن عیوب منع می کند.
             «ارسطو»
کلمه ی غیرممکن در قاموس ابلهان پیدا می شود.
             «ناپلئون»
                                                              
                     
تدبیر همیشه بر شمشیر غلبه می کند.
 
              «ناپلئون»
تجربه نامی است که تمام افراد بر روی اشتباهات خود می گذارند.
                «اسکاروایلد»
 
پیوند عشق حقیقی حتی با مرگ هم گسیخته نمی شود چه رسد به دوری.
                 «ولتر»
 
یک پرنده ی کوچک که زیر برگها نغمه سرایی می کند ،برای اثبات خدا کافی است.
                 «ویکتورهوگو»
 
هر گهواره یک گور است.
                                                                               «ویکتور
هوگو»