مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

ولادت با سعادت حضرت محمد(ص) وامام صادق (ع) مبارک باد

حضرت محمد ( ص ) می آید ، تا پنجره های گشوده به روی «شب» و «شک» و «شیطان» را ببندد و درهایی را ، فرا روی مردم ، به روی  «روز» و «یقین» و «رحمان» بگشاید .

می آید تا دستهای بسته را باز کند، گامهای خسته را به آسایش برساند ، پاهای دربند را برهاند ، گردنهای گرفتاران را از زنجیرهای گران آزاد کند ، محرومان موحد را علیه مترفین «شک مدار» بشوراند ، «سبطیان» را بر ضد «قبطیان» بر انگیزد و از آنان ، «موسی» هایی فرعون ستیز بسازد .

می آید تا دیده های کور را بینا سازد ، خفتگان را بیدار کند ، بندگان «دنیا» را ، سروران «آخرت» نماید ، افق های دوردست تری را در چشم انداز کوته نظران «نقد اندیش» و «نزدیک بین» به تماشا بگذارد.

می آید از دیار یار و کوی وحی می آید ، از سوی خدا می آید ،  با دروازه هایی از علم و عرفان  و مرجانهایی از آیه و سنت .

می آید ، تا درد «جهل» را با داروی «حکمت» درمان کند . تا بیماری شرک را با پیام توحید شفا بخشد . تا مردم را از«ستم ادیان» تحریف شده ، به «عدل اسلام» کشانده و از « اطاعت مخلوق» به « طاعت خالق» دعوت کند...

 

مدرسه بدون کیف

برای توسعه کشور باید بفهمیم آموزش ابتدایی و راهنمایی تا چه اندازه مهم هستند، این آموزش ها باید جدی گرفته شوند و برای آنها معلمان ویژه تربیت شود، باید فضاهای زیبایی برای این مدارس طراحی کرد و مدیریت آنها را به افراد آگاه، بصیر و باتجربه سپرد. این گفته به نقل از مرحوم دکتر حسین عظیمی به خوبی اهمیت و جایگاه مدارس پایه یا مقاطع ابتدایی و راهنمایی را نه تنها در سرنوشت تحصیلی فرد، بلکه در کلیت توسعه یافتگی یا عقب ماندگی یک جامعه نشان می دهد.قاعدتا در این مقال کوتاه و نیز در هیچ نوشته و روزنامه ای دیگر نمی توان تمامی زوایای این بحث را شکافت.اما میزان اهمیت آن با توجه به شکل گیری مفاهیم جدیدی همچون مدرسه بدون کیف ، دانش آموز محوری و فضای آموزشی به ناچار ما را بر آن می دارد تا گوشه ای ازموضوع را به مدد کارشناسان مسائل آموزشی حلاجی کنیم.
تاثیر نقش خانه و مدرسه بر کیف
مدرسه بدون کیف یکی از آن مفاهیمی ست که در کشورهای توسعه یافته به عنوان راهبردی آموزشی درحال اجراست و نیز کشورهایی که طی سالهای اخیر چرخش چرخ های توسعه را شتابی مضاعف بخشیده اند، این سیاست کلان آموزشی را با جدیت دنبال کرده اند تا آنجا که اکنون کشوری مانند ترکیه، مدرسه بدون کیف را مهمترین سیاست آموزشی خود در مقاطع ابتدایی و راهنمایی می داند.
در مفهوم مدرسه بدون کیف چند موضوع به صورت توامان مطرح هستند:
الف: تفکیک نقش دو نهاد خانواده و مدرسه: حسین گل محمدی - کارشناس مسائل آموزشی و اجتماعی - در این رابطه می گوید: اگر ما دقیق به نقش های متفاوت مدرسه و خانواده توجه نداشته باشیم، این نقش ها در هم تداخل پیدا کرده و علاوه بر ایجاد مشکلات برای خود دانش آموز، مدرسه و خانواده را هم در برابر شکل ایفای نقش با مشکل مواجه خواهد کرد. مدرسه بدون کیف اگرچه بالا رفتن تکنولوژی آموزشی را به عنوان مهمترین پارامتر پیش روی ما قرار می دهد، اما معانی دیگری هم در این موضوع نهفته که اتفاقا آنها مهمترند. مدرسه بدون کیف به ما می گوید دانش آموز دفتر مشقش را به خانه نمی آورد و والدین او هم به ناچار وارد پروسه آموزش اجباری مجدد نمی شوند، در واقع الان والدین در کشور ما با به مدرسه رفتن فرزندانشان مجددا پا به پای آنها درس می خوانند و بخشی از نقش معلم و نیز بخشی از نقش دانش آموز را همراه با نقش پدری و مادری همزمان بر عهده می گیرند. یادم می آید سالهای گذشته که ما مجبور بودیم به جای بچه ها مشق بنویسیم، می گفتند که در کشورهای توسعه یافته دانش آموزان کیف هایشان را در مدرسه جا می گذارند و به خانه برمی گردند و وقتی خانه هستند به هیچ وجه به درس و مشق فکر نمی کنند، اما حالا اساسا مدرسه بدون کیف مطرح است که علاوه بر این تفکیک نقش، میزان گسترش تکنولوژی آموزشی را هم نشان می دهد.
ب: مدرسه پیشرو: مدرسه پیشرو یکی دیگر از سویه های مفهوم مدرسه بدون کیف است که به دو موضوع تکنولوژی آموزشی و محوریت نیازهای دانش آموز قابل تفکیک است. گل محمدی در این باره می گوید: وقتی از تکنولوژی آموزشی حرف می زنیم ناخودآگاه همه به یاد استفاده از رایانه می افتند، اما واقعیت این است که تکنولوژی آموزشی صرفا به این معنا نیست، بلکه این مسئله ابعاد گوناگونی دارد که شیوه تدریس، طراحی متون و مواد آموزشی و... را در بر می گیرد. به اعتقاد من طی سالهای اخیر قدم های مثبت و موثری در زمینه ورود تکنولوژی آموزشی به مدارس برداشته شده یعنی رایانه های زیادی تحت عنوان آزمایشگاه رایانه وارد مدرسه ها شده، چهره ظاهری متون آموزشی تغییر کرده، معلمان بیش از پیش زیر ذره بین هستند و به همین جهت مجبورند تا به روش های نوین آموزش مجهز شوند و...، اما فکر می کنم در مورد توزیع امکانات، رفتار صحیح با امکانات و مدیریت آنها هنوز با مشکلات جدی روبه رو هستیم .با توجه به این اظهارنظر در یک تحلیل کلی می توان گفت: تنها راه رسیدن به توسعه فراگیر و همه جانبه، تصحیح نظام آموزشی و بویژه ساماندهی آموزش های پایه است. حال برای آنکه بتوانیم بدرستی آموزش پایه ای را متحول کنیم، محتاج تکنولوژی به روز آموزشی هستیم، اما در جهت تحقق این هدف، صرفا با نو کردن چهره آموزش نمی توان تمامی راه را رفت، بلکه مدیریت عناصر و مظاهر نوین آموزشی خود بخش مهمی از ماجراست که در آن کنترل و مدیریت مالی، بازاندیشی در اهداف آموزشی، بالا بردن سطح دانش معلمان و مدیران و... اهمیت خواهد داشت؛ موضوعی که امروزه یکجا در مفهوم مدرسه بدون کیف جمع است .
دانش آموز محوری
دانش آموز محوری نیز یکی از مفاهیم پایه ای نظام های آموزشی نوین است که در یک تعریف، این مفهوم هم در بحث مدرسه بدون کیف می گنجد به این معنا که امروزه دیگر نیاز های کودکان و همچنین نیاز هایی که آنها در سالهای آتی در برخورد با مناسبات اجتماعی و زندگی فردی پیدا خواهند کرد، محور آموزش قرار می گیرد.
دکتر حمید نوری - کارشناس مسائل تربیتی و اجتماعی - در این رابطه می گوید: منظور از دانش آموز محوری جابه جایی با معلم محوری نیست، چرا که در نظام آموزشی به همان میزان که معلم محوری مخرب می تواند باشد، دانش آموز محوری هم مخرب است. معلم محوری در سالهای نه چندان دور آموزشی، خواست معلم و سلیقه او در نحوه آموزش و همچنین میزان دانش او را محور و معیار آموزش قرار می داد .
پس از آن، عده ای فکر کردند که باید از این رویکرد گریخت و تا حد امکان به کودکان بها داد، ولی افراط در این موضوع هم این خطر را در پی داشت که تا حدودی منطق محوری و توجه به نیاز های واقعی دانش آموز از بین برود و بهانه های کودکانه را جایگزین آن کند، بنابراین در دانش آموز محوری این خواست کودکان نیست که سرنوشت آموزش را رقم می زند، بلکه شناخت از نیازهای اوست که در اولویت قرارمی گیرد.
یکی از مصادیق مهم و شاخصه های اصلی دانش آموز محوری در نظام آموزشی فرار از انباشت حافظه است. سعید قاسمیان - معاون دفتر امور سلامت و رفاه اجتماعی - در این رابطه اعتقاد دارد: درباره نقش آموزش و پرورش در رشد و توسعه ملی بررسی های فراوانی بویژه از دهه ۱۹۷۰ به بعد انجام گرفته که نتایج این بررسی ها حاکی از آن است در عصر دانایی و دانش کنونی، سرمایه اصلی ملت ها ذخایر فکری آنهاست که در نظام تعلیم و تربیت پرورش می یابد، اما این سئوال مهم مطرح است که کدام آموزش و پرورش و با چه محتوا و روشی دارای چنین آثاری ست؟ ناگفته پیداست نظام آموزش و پرورشی که خلاقیت و ذهن و روحیه علمی و ابتکار و جست و جوگری را پرورش ندهد و تنها روی حافظه تکیه کند و فارغ التحصیلانی به جامعه تحویل دهد که حافظه ای پر مغز دارند ولی مغز فعال و خلاقی ندارند، قطعا جوابگوی کشوری که باید هر چه زودتر عقب ماندگی را با پرورش ذهن ها و مغز ها جبران کند، نخواهد بود.
موضوع حافظه محوری و توجه روی حفظیات، چالشی ست که صاحب نظران روی آن توافق ندارند. برخی پرورش حافظه را سدی در مقابل قدرت تحلیل تصور می کنند و برخی دیگر به عکس، اما برای نگه داشتن جانب احتیاط و نیز رعایت اصل دانش آموز محوری، می توانیم بگوییم نباید از برخوانی اشعار، حفظ کردن واو به واو پاسخ سئوالات و... حالت اجباری به خود بگیرد، چرا که برخی دانش آموزان به شکلی ذاتی چنین کششی را در خود نمی بینند. باید به دانش آموز این فرصت را داد تا با هر روشی که خود می پسندد، مسئله را حل کند چرا که در این صورت نه تنها آموزش را برای او آسان کرده ایم، بلکه موجب بروز راه حل های دیگری هم شده ایم.
فضای آموزشی
یکی دیگر از مفاهیم اساسی آموزش و پرورش نوین تاکید بر فضای آموزشی ست که در ابعاد متفاوتی قابل بحث است. حمید نوری در این باره می گوید: در فضای آموزشی پیش از پرداختن به ظاهر فضا، توجه به نظام سیستماتیک اهمیت دارد. به عنوان مثال در نظریه فضا، همه عناصر درگیر با آموزش در ارتباط با هم معنا پیدا می کنند و هیچ یک نمی توانند حضوری مستقل داشته باشند و اراده خود را تحمیل کنند، در واقع این برآیند کلی کار است که اهمیت دارد .موضوع بعدی این است که فضا رفتار ما را شکل می دهد، یعنی ما اگر بخواهیم که دانش آموزان درس بخوانند و تحلیلی قوی داشته باشند، بیش از اینکه آنها را نصیحت کنیم باید فضا را به شکلی طراحی کنیم که خود به خود برآیند آن درس خواندن باشد.بنابراین می توانیم مفهوم مدرسه بدون کیف را هم نوعی از فضای آموزشی تلقی کنیم که در آن هیچ چیزی حرف اول را نمی زند، بلکه همه چیز دست به دست هم می دهد تا برآیند آن تفکیک نقش دو نهاد خانواده و مدرسه، ارتباط سازنده این دو نهاد، پرورش قدرت خلاقه... و در نهایت توسعه و آبادانی کشور باشد.
سرمایه گذاری آموزشی
مدرسه ها هر چه باشند، نقش غیرقابل انکاری در جامعه بازی می کنند؛ نقشی که با کمی دقت، فردایی روشن تر را رقم می زند و با کمی بی دقتی آینده تیره و تاری را میهمان کشور خواهد ساخت.
برنامه ریزی برای آموزش و فعالیت دانش آموزان در مدارس کار سترگی است که اهالی فن را به دقت بیشتر مجبور می کند؛ دقتی که امروز شاهد بخشی از آن هستیم. بها دادن به کودکان از آغاز ۷ سالگی نوعی سرمایه گذاری ست که سود بیکرانش نصیب همه مان خواهد شد؛ اگر بهای خوبی داده باشیم.نقل ازhttp://www.aftab.ir/news

تشکر

   فرصتی شد در ایام نوروزی از شهرهای مختلف کشورمان دیداری داشته باشیم برای استراحت از خانه معلم دلیجان  پش دانشگاهی ودبیرستان فاطمه زهرا (س ناحیه 3 اصفهان  محمودی یزد کوثر قم استفاده کنیم بدینوسیله از کلیه همکاران بسیار خوبم اداری و آموزشی که زحمات واقعا فراوانی کشیده بودند تشکر میکنم