مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

یلدا مبارک

یلداست ، بگذاریم هر چه تاریکی هست 
هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد
امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست . . .
شب یلدا مبارک

 

 

قد و وزن

قرارگرفتن عقربه در منطقه سبز نشاندهندۀ تعادل
در قد و وزن افراد است ، هر چه عقربه به سمت

قرمز نزدیک شود خطرناکتر است

کلیک کنید

با خالق هستی

تنها کسانی که می بخشند زندگی می کنند و آنها که نمی بخشند و نمی دهند ، چون مردگان هستند . بسیاری از انسان ها چون مردگانند، چنین کسانی از گرفتن شاد می شوند .
در دنیا دو دسته مردم وجود دارند : کسانی که می دهند و می بخشند و کسانی که می گیرند .


بیایید از دسته اول باشیم . بیایید بدهیم و ببخشیم و هیچ گاه از بخشیدن خسته نشویم . باید بدون حد و مرز ببخشیم ، بدون قید و شرط .
دادن و بخشیدن مشروط ، عمل ما را به تجارت تبدیل می کند ، مثل آنکه در مقابل پرداخت مبلغی ، به ارزش پولی که پرداخته ایم کالایی دریافت کنیم ، اما در
قانون عشق ( کارما ) ما باید بدهیم و ببخشیم بی آنکه در عوض چیزی حتی تشکر ساده بگیریم .


کسی می گفت : « من چیزهای زیادی بخشیدم و در عوض فقط یک نگاه توهین آمیز دریافت کردم .» بیایید به فرد ندهیم ، بلکه آن شخص را به عنوان تصویری از خدا بدانیم و آنچه را که به او می دهیم به خدا بدهیم . آن شخص فقط مانند یک صندوق پست است . وقتی که نامه ای را پست می کنید مهم نیست که صندوق پست کهنه است یا نو .فقط نامه را در آن می اندازید و اطمینان دارید که نامه به مقصد خواهد رسید. مقصد ما خداست . با چنین اعتقادی ببخشید و بدهید آنگاه متبرک خواهید شد .


خدمتی که به دیگران می کنیم به صورتی دیگر و در زمان صحیح به ما باز می گردد و این قانون طبیعت زندگی است و یکی از قوانین خدا محسوب می شود .


وقتی که کاری نیک انجام می دهید ، به یاد داشته باشید که نیکی به شما باز خواهد گشت و اما اگر مرتکب کاری پلید شوید با شما می ماند .  

از کتاب" با خالق هستی " اثر ؛ جی . پی. واسوانی


اگر توانستید وفرصت کردید این کتاب را بخوانید در این ادرس هم هست فایل صوتی

اسمارتیزهای قهوه ای

در سال‌های دهه 1980، یک گروه موسیقی که تعدادی زیادی نمایش در سال اجرا می‌کرد، قراردادی با مفاد متعدد تنظیم کرده بود و برای عقد قرارداد با سالن‌های نمایش از آن استفاده می‌کرد. در این قرارداد تمام جزئیات تکنیکی برق، تجهیزات صحنه نمایش و غیره قید شده بود و سالن‌دار موظف بود طبق قرارداد همه آنها را به صورت خواسته شده به گروه موسیقی ارائه دهد. در بین مفاد قرارداد، یک ماده گنجانده شده بود و در آن خواسته شده بود یک کاسه اسمارتیزهای رنگی در اتاق پشت صحنه ارائه شود که در آن اسمارتیز قهوه‌ای وجود نداشته باشد. در آن زمان این قرارداد با این تفصیل و این ماده غیرمعمول باعث خنده و مسخره در بین جامعه موسیقی شده بود.

رهبر این گروه موسیقی در زندگی‌نامه خود در این مورد هم صحبت کرده است. او می‌گوید: در چند اجرا، مشکلات فنی خطرات جدی برای همکارانم به وجود آورده بود و نزدیک بود کل برنامه نمایش خراب شود. تصمیم گرفتیم این ماده را به قرارداد اضافه کنیم. من نمی‌توانستم در هر اجرا چند ساعت وقت بگذارم و مثلاً میزان آمپر برق موردنیاز را در هر پریز برق چک کنم. بنابراین وقتی می‌خواستیم کارمان را در یک سالن شروع کنیم به اتاق پشت صحنه می‌رفتم و ظرف اسمارتیز را چک می‌کردم. اگر ظرف وجود نداشت یا در آن اسمارتیز قهوه‌ای بود، احتمال بروز خطای فنی می‌دادم و از سالن‌دار می‌خواستم کلیه تجهیزات را دوباره مطابق با قرارداد چک کند. به عبارت دیگر، به این روش متوجه می‌شدم که سالن‌دار همه مفاد قرارداد را به دقت نخوانده است.

مانند رهبر این گروه موسیقی، ما هم وقت و توان کافی برای بررسی همه وجوه کسب و کارمان را نداریم. اما اگر کمی زرنگی به خرج دهیم، نیازی به بررسی همه جزئیات نخواهد بود. چه خوب می‌شود اگر سیستم‌های کاری و سازمانی‌مان پیش از بروز مشکلات، خود آنها را اعلام کنند. اگر چه این تفکر شاید خیال‌پردازانه باشد اما این گروه موسیقی به آن دست یافته است. اسمارتیزهای قهوه‌ای در کسب و کار شما چیست؟

از راهکارهای مدیریتی

امکانات جدید گوگل به دبیران ریاضی ودانش آموزان

دیروز ویژگی جدیدی به جستجوگر گوگل اضافه شد که به کاربران امکان رسم نمودارهای ریاضی را می دهد. برای اینکار کافیست در قسمت جستجوی گوگل -مانند زمانی که می خواهید عبارتی را جستجو نمایید- تابع یا توابع ریاضی مد نظرتان را وارد کنید و روی دکمه جستجو کلیک کرده یا کلید اینتر را فشار دهید، نمودار متتاظر با تابع(یا توابع) در بالای نتایج جستجو نشان داده می شود.


پرچم سرخ حسین (ع)

در قبایل عرب همواره جنگ بود،اما مکه ((زمین حرام)) بود و چهار ماه رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم،((زمان حرام))، یعنی که درآن جنگ حرام است.دو قبیله که با هم می جنگیدند، تا وارد ماه حرام می شدند، جنگ را موقتا تعطیل می کردند، اما برای آنکه اعلام کنند که:((در حال جنگند و این آرامش از سازش نیست، ماه حرام رسیده است و چون بگذرد، جنگ ادامه خواهد یافت))، سنت بود که بر قبه ی خیمه ی فرمانده قبیله، پرچم سرخی برمی افراشتند تا دوستان، دشمنان و مردم، همه بدانند که:((جنگ پایان نیافته است)).
آنها که به کربلا می روند، می بینند که جنگ با پیروزی یزید پایان گرفته و بر صحنه ی جنگ، آرامش مرگ سایه افکنده است.
اما می بینند که بر قبه ی آرامگاه حسین، پرچم سرخی در اهتزاز است.

                                                                  

بگذار تا این سالهای حرام بگذرد .......حسین وارث آدم!


                                                                                             (دکتر علی شریعتی )

آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی اند

 

زنجیر

بو گون هرنه زنجیره چکیلمیش                

آزادلیق...انسانلیق...نفس

گونش...آیدینلیق...سس.

بو گون سودا زنجیرده

کورپه اوشاقلاردا زنجیرده.

بو گون هامی سنی سسله ییر

و سن بیر قوش کیمی

دونیانی آرخانجا قویوب،                                                  یادداشت های من

آزادلیق آنلامین بیلدیردین.

بیز سینه لره ووروب

سنه آغلاییب

و اللریمیزی زنجیرده سئویریز... .

زنجیر
امروز همه چیز به زنجیر کشیده شد
آزادی،انسانیت،نفس
خورشید،درستی،صدا
امروز حتی آب هم در زنجیر است
امروز کودکان خردسال هم در زنجیرند.
امروز همه تو را صدا می کنند
و تو چون پرنده ای سبکبال
پشت پا به دنیا زدی
و آزادگی را برایمان معنا نمودی.
ما بر سینه ها می زنیم
برای تو می گرییم
و دستانمان را در زنجیر دوست داریم ...


معلم سرخانه

اینجا را کلیک کنید

سایت امام حسین (ع)

بیعت نکردن با یزید

وقتی امام حسن (ع) مجتبی به شهادت رسیدند شیعیان عراق جنبش کردند و به امام حسین (ع) نامه نوشتند.

برای بیعت با ایشان و خلع معاویه، ولی حضرت نپذیرفتند و جواب نوشتند که در گرو عهد و پیمان با معاویه است و نمی تواند آنرا نقض کند تا مدت سرآید و جان معاویه در آید ولی بعد از اینکه معاویه در نیمه رجب سال 60 هجری به درک رسید، یزید به حاکم مدینه ولید بن عبید بن ابوسفیان (نوه ابوسفیان) نامه ای می نویسد و مرگ پدرش معاویه را اطلاع می دهد و طی نامه ای خصوصی فرمان را از این سه نفر (امام حسین (ع) عبدالله بن عمر عبدلله بن زبیر) بیعت بگیرد و اگر بیعت نکردند، سرشان را برای من بفرست. ولید امام را احضار نمود، امام آنموقع در مسجد پیغمبر بودند.

ادامه

مسابقه سوگ عشق

بسم رب الحسین
لحظه های بارانی کربلا
زمزمه ی آوای غریبانه ای است که
چشم های کویری ما را تا لب فرات می کشاند ...
آه ! ای اشکِ داغ ! پا به پای من بیا ... تا ...
ورود به مسابقه