ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
اگر من معلم ریاضی بودم عشقمان را ضرب و جداییمان را تفریق می کردم .و از موانع جذر میگرفتم. اگر من معلم شیمی بودم ذره ذره ملکول های روحمان را ترکیب می کردم و یک روح در 2 کالبد می ساختم. اگر من معلم ادبیات بودم انقدر عشقمان را صرف و نحو می کردم تا به زیبا ترین کلماتش یعنی عاشق و معشوق برسم. اگر من معلم اجتماعی بودم عشق را اصلی ترین شرط عاطفه ها در میان اجتماع تدریس می کردم تا همه مثل من و تو شیرینی این شیرین ترین شیرینی زندگی را بچشند. اگر من معلم جغرافیا بودم تو را در بلندای کوه ها و در اعماق دره ها و زرفای دریا ها می یافتم و می بوسیدم. اگر من معلم فیزیک بودم احساسات را در سنین انیشتن می گذاردم و سپس به وسیله ی ان عشق را با معنای واقعی به اثبات می رساندم