مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

کم هزینه ترین لذت های دنیا

اگه کمی و فقط کمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را کمی بهتر کنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می خواهد و نه پول زیادی. پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی که معلوم نیست کی باشد نباشیم...در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است . باور کنید ...

1-گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.

2 -سعی کنیم بیشتر بخندیم.

3- تلاش کنیم کمتر گله کنیم.

4 - با تلفن کردن به یک دوست قدیمی، او را غافلگیر کنیم.

5 -گاهی هدیه‌هایی که گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا کنیم.

6 - بیشتردعا کنیم.

7 -در داخل آسانسور و راه پله و... باآدمها صحبت کنیم.

8- هر از گاهی نفس عمیق بکشیم.

9- لذت عطسه کردن را حس کنیم.

10- قدر این که پایمان نشکسته است را بدانیم.

11- زیر دوش آواز بخوانیم.

12-سعی کنیم با حداقل یک ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم .

13- گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.

14- با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.

15- برای انجام کارهایی که ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامه‌ریزی کنیم!

16- از تفکردرباره تناقضات لذت ببریم.

17- برای کارهایمان برنامه‌ریزی کنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته کار مشکلی است!

18- مجموعه‌ای از یک چیز (تمبر، برگ، سنگ، کتاب و... برای خودمان جمع‌آوری کنیم.

19- در یک روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.

20- گاهی در حوض یا استخر شنا کنیم، البته اگر کنار ماهی‌ها باشد چه بهتر.

21- گاهی از درخت بالا برویم.

22- احساس خود را در باره زیبایی ها به دیگران بگوئیم.

23- گاهی کمی پابرهنه راه برویم!.

24- بدون آن که مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی کنیم.

25- وقتی کارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یک بستنی بخریم و با لذت بخوریم

26- در جلوی آینه بایستیم وخودمان را تماشا کنیم.

27- سعی کنیم فقط نشنویم، بلکه به طور فعال گوش کنیم.

28- رنگها را بشناسیم و از آنها لذت ببریم .

29- وقتی از خواب بیدار می‌شویم، زنده بودن را حس کنیم.

30- زیر باران راه برویم.

31- کمتر حرف بزنیم و بیشترگوش کنیم ..

32- قبل از آن که مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش کنیم و مراقب تغذیه خود باشیم .

33- چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و... را یاد بگیریم.

34- اگر توانستیم گاهی کنار رودخانه بنشینیم و در سکوت به صدای آب گوش کنیم.

35- هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم.

36- احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نکنیم.

37- به دنیای شعر و ادبیات نزدیک تر شویم.

38- گاهی از دیدن یک فیلم در کنار همه اعضای خانواده لذت ببریم.

39- تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه کنیم.

40- از هر آنچه که داریم خود و دیگران استفاده کنیم ممکن است فردا دیر باشد.

منبع خبر :   واحد فناوری اطلاعات و ارتباطات ناحیه دو تبریز

راهی متفاوت برای ابراز عشق

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا میتوانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟

برخی ازدانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند.

برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند.

شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها ولذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.


در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد:

یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند...یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود.

شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند.

ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد...

همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرارکرد و همسرش را تنها گذاشت.

بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید.

ببر رفت و زن زنده ماند...


داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.

 

اما پسرپرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟


بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!


پسر جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که : عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.ازپسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود...
قطره های اشک، صورت پسر را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان میدانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار میکند .

 

پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و اورا نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود...

 


جمله روز : آدم ها را از انچه درباره دیگران می گویند بهتر می توان شناخت تا از انچه درباره  خود می گویند.

میزان شرطی شدن ذهن شما چه اندازه است؟

مغز و ذهن انسان به راحتی می تواند « شرطی» شود. این مطلب را با یک پرسش تصویری جالب بررسی می کنیم.

مربع بزرگی که در شکل زیر می بینید به سه بخش L شکل کاملا مساوی (با شماره های 1، 2 و 3) و یک مربع کوچک تقسیم شده است. در مراحل مختلف، به پرسشهای مطرح شده پاسخ دهید. این پرسشها به طور معمول از آسان به دشوار طراحی شده اند. توصیه می شود مساله را خودتان حل کنید. این سئوالات چندان دشوار نیستند. به هر حال، توصیه می شود از دیدن سریع راه حل تصویری خودداری نمائید.

 

ادامه را کلیک کنید

دو ماجرا

1-یک معلم مدرسه شاگردی را به خاطر بی توجهی به درس ریاضی و ناتوانی اش در حل مسائل ساده به شدت دعوا کرد و به آن شاگرد گفت که او هرگز نمی تواند در زندگی اش به جایی برسد. اما مادرش آن پسر بچه به فرزندش ایمان داشت و خودش در منزل به پسرش ریاضی درس داد.
آن پسر بچه که در درس ریاضی ضعیف بود و قرار بود به هیچ جایی نرسد بعدا آلبرت اینشتن شد.

2- در سال 1940 میلادی یک مخترع جوان ایده ای کشف کرد و آن را به بیش از بیست شرکت بزرگ پیشنهاد کرد. اما هیچ شرکتی ایده او را نپذیرفت. در سال 1947 بعد از هفت سال سرخوردگی یک شرکت کوچک در نیویورک به اسم هالوید حق اختراع این ایده را از مخترع جوان خرید.
این مخترع جوان کارلسون چستر و اختراع او دستگاه فتوکپی الکتروستاتیک بود. آن شرکت هالوید کوچک اکنون شرکت معظم زیراکس است.
بنابراین برنده کسی نیست که هرگز شکست نمی خورد بلکه کسی است که هرگز میدان را واگذار نمی کند.

 

مواظب سلامتی خودباشید

Answer the phone by LEFT ear
برای صحبت با موبایل از گوش چپ استفاده کن

Do not drink coffee TWICE a day
روزانه بیش از دو فنجان قهوه ننوشید.

Do not take pills with COOL water
قرص و داروها را با آب خیلی سرد تناول نکنید.

Do not have HUGE meals after 5pm
بعد از ساعت 5:00 از خوردن غذای چرب خوداری کنید.

Reduce the amount of TEA you consume

مصرف چای روزانه را کم کنید

Reduce the amount of OILY food you consume
از مقدار غذای چرب و اشباع شده با روغن در وعده های غذایی کم کنید

Drink more WATER in the morning, less at night
در صبح آب بیشتر و در شب آب کمتر بنوشید.

Keep your distance from hand phone CHARGERS
از گوشی موبایل در زمان شارژ شدن دوری کنید.

Do not use headphones/earphone for LONG period of time
از سمعکهای تلفن ثابت و موبایل برای مدت طولانی استفاده نکنید.

Best sleeping time is from 10pm at night to 6am in the morning
بهترین زمان خواب از ساعت 10:00 شب تا ساعت 6:00 صبح است

Do not lie down immediately after taking medicine before sleeping
بعد ازخوردن دارو فورا" به خواب نروید.

When battery is down to the LAST grid/bar, do not answer the phone as the radiation is 1000 times
زمانیکه باتری موبایل ضعیف است با جایی تماس نگیرید و تماس کسی را جواب ندهید چون در این حالت امواجی که گوشی منتشر می کند 1000 برابر است.

Forward this to those whom you CARE about
از موفقیت  آن لاین

همواره چنین می کنیم

در یک سحرگاه سرد ماه ژانویه،
> مردی وارد ایستگاه متروی واشینگتن
> دی سی شد و شروع به نواختن ویلون
> کرد.
> این مرد در عرض ۴۵ دقیقه، شش قطعه
> ازبهترین قطعات باخ را نواخت. از
> آنجا که شلوغ ترین ساعات صبح بود،
> هزاران نفر برای رفتن به سر
> کارهای‌شان به سمت مترو هجوم
> آورده بودند.
>
> سه دقیقه گذشته بود که مرد
> میانسالی متوجه نوازنده شد. از
> سرعت قدم‌هایش کاست و چند
> ثانیه‌ای توقف کرد، بعد با عجله
> به سمت مقصد خود براه افتاد.
>
> یک دقیقه بعد، ویلون‌زن اولین
> انعام خود را دریافت کرد. خانمی
> بی‌آنکه توقف کند یک اسکناس یک
> دلاری به درون کاسه‌اش انداخت و
> با عجله براه خود ادامه داد.
>
> چند دقیقه بعد، مردی در حالیکه
> گوش به موسیقی سپرده بود، به دیوار
> پشت‌ سر تکیه داد، ولی ناگاهان
> نگاهی به ساعت خود انداخت وبا عجله
> از صحنه دور شد،
>
> کسی که بیش از همه به ویلون زن
> توجه نشان داد، کودک سه ساله‌ای
> بود که مادرش با عجله و کشان کشان
> بهمراه می ‌برد. کودک یک لحظه
> ایستاد و به تماشای ویلون‌زن
> پرداخت، مادر محکم تر کشید وکودک
> در حالیکه همچنان نگاهش به
> ویلون‌زن بود، بهمراه مادر براه
> افتاد، این صحنه، توسط چندین کودک
> دیگرنیز به همان ترتیب تکرار شد، و
> والدین‌شان بلا استثنا برای
> بردن‌شان به زور متوسل شدند.
>
> در طول مدت ۴۵ دقیقه‌ای که
> ویلون‌زن می نواخت، تنها شش نفر،
> اندکی توقف کردند. بیست نفر انعام
> دادند، بی‌آنکه مکثی کرده باشند،
> و سی و دو دلار عاید ویلون‌زن شد.
> وقتیکه ویلون‌زن از نواختن دست
> کشید و سکوت بر همه جا حاکم شد، نه
> کسی متوجه شد. نه کسی تشویق کرد،
> ونه کسی او را شناخت.
>
> هیچکس نمی‌دانست که این
> ویلون‌زن همان (جاشوا بل ) یکی از
> بهترین موسیقیدانان جهان است، و
> نوازنده‌ی یکی از پیچیده‌ترین
> فطعات نوشته شده برای ویلون به
> ارزش سه ونیم میلیون دلار،
> می‌باشد.
>
> جاشوا بل، دو روز قبل از نواختن در
> سالن مترو، در یکی از تاتر های شهر
> بوستون، برنامه‌ای اجرا کرده بود
> که تمام بلیط هایش پیش‌فروش شده
> بود، وقیمت متوسط هر بلیط یکصد
> دلار بود.
>
> این یک داستان حقیقی است

داستان

داستان زیبا و تکان دهنده

یکی از دوستانم به نام پل یک دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت کرده بود. شب عید هنگامی که پل از اداره اش بیرون آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد که دور و بر ماشین نو و براقش قدم می زد و آن را تحسین می کرد. پل نزدیک ماشین که رسید پسر پرسید: " این ماشین مال شماست ، آقا؟"

پل سرش را به علامت تائید تکان داد و گفت: برادرم به عنوان عیدی به من داده است". پسر متعجب شد و گفت: "منظورتان این است که برادرتان این ماشین را همین جوری، بدون این که دیناری بابت آن پرداخت کنید، به شما داده است؟ آخ جون، ای کاش..."
البته پل کاملاً واقف بود که پسر چه آرزویی می خواهد بکند. او می خواست آرزو کند. که ای کاش او هم یک همچو برادری داشت. اما آنچه که پسر گفت سرتا پای وجود پل را به لرزه درآورد:
" ای کاش من هم یک همچو برادری بودم."

پل مات و مبهوت به پسر نگاه کرد و سپس با یک انگیزه آنی گفت: "دوست داری با هم تو ماشین یه گشتی بزنیم؟"
"اوه بله، دوست دارم."
تازه راه افتاده بودند که پسر به طرف پل بر گشت و با چشمانی که از خوشحالی برق می زد، گفت: "آقا، می شه خواهش کنم که بری به طرف خونه ما؟"
پل لبخند زد. او خوب فهمید که پسر چه می خواهد بگوید. او می خواست به همسایگانش نشان دهد که توی چه ماشین بزرگ و شیکی به خانه برگشته است. اما پل باز در اشتباه بود.. پسر گفت: " بی زحمت اونجایی که دو تا پله داره، نگهدارید."

پسر از پله ها بالا دوید. چیزی نگذشت که پل صدای برگشتن او را شنید، اما او دیگر تند و تیـز بر نمی گشت. او برادر کوچک فلج و زمین گیر خود را بر پشت حمل کرده بود. سپس او را روی پله پائینی نشاند و به طرف ماشین اشاره کرد :
" اوناهاش، جیمی، می بینی؟ درست همون طوریه که طبقه بالا برات تعریف کردم. برادرش عیدی بهش داده و او دیناری بابت آن پرداخت نکرده. یه روزی من هم یه همچو ماشینی به تو هدیه خواهم داد ... اونوقت می تونی برای خودت بگردی و چیزهای قشنگ ویترین مغازه های شب عید رو، همان طوری که همیشه برات شرح می دم، ببینی."

پل در حالی که اشکهای گوشه چشمش را پاک می کرد از ماشین پیاده شد و پسربچه را در صندلی جلوئی ماشین نشاند. برادر بزرگتر، با چشمانی براق و درخشان، کنار او نشست و سه تائی رهسپار گردشی فراموش ناشدنی شدند.
عزیزی برایم فرستاده

 

مدارس غیر دولتی


نظر وبرداشتتان در مورد مدارس غیر دولتی چیست ؟

غدیر

برای غدیر: 

نام علی : عدالت - راه علی : سعادت - عشق علی : شهادت - ذکر علی : عبادت -

عید علی : مبارک

***

ما زین جهان از پی دیدار میرویم ، از بهر دیدن حیدر کرار میرویم ، درب بهشت گر نگشایند

به روی ما ، گوییم یا علی و ز دیوار میرویم . . .

***

شبی در محفلی ذکر علی بود ، شنیدم عاشقی مستانه فرمود ، اگر آتش به زیر پوست

داری ، نسوزی گر علی را دوست داری . عید غدیر خم بر شما مبارک . . .


بقیه در ادامه مطلب

گفت تو غـرق گنـاهی؟ گفتمش یـا رب بلی

گفت پس آتش نمیـگیرد چـرا جـسم و تنـت

گفتمش چون حـک نمودم روی قلبم یا علی . . .

***

بیا سال نو را ولایت امیرالمومنین قرار بدیم . سال نو را به تو و خانواده گرامیت تبریک میگویم

***

شبی در محفلی ذکر علی بود ، شنیدم عاشقی مستانه فرمود ، اگر آتش به زیر پوست

داری ، نسوزی گر علی را دوست داری . عید غدیر خم بر شما مبارک . . .

***

ما زین جهان از پی دیدار میرویم ، از بهر دیدن حیدر کرار میرویم ، درب بهشت گر نگشایند

به روی ما ، گوییم یا علی و ز دیوار میرویم  . . .

***

ای خدای مرتضی ، گردی از گامهای فتوت مرتضی را بر سر جهانیان بپاش تا ریشه نامردی

در جهان بخشکد . عید غدیر خم ، عید ولایت و امامت مبارک . . .

***

اگر خلق عالم علی را می شناختند ، دوستش میداشتند و اگر خلق عالم علی را دوست

میداشتند ، جهنم آفریده نمیشد . . .

***

به روز غدیر خم از مقام لم یزلی ، به کائنات ندا شد به صوت جلی . که بعد احمد مرسل به کهتر و مهتر ، امام و سرور و مولا علیست علی ، عید غدیر خم بر شما مبارک  . . .

***

خورشید چراغکی ز رخسار علی ست / مه نقطه کوچکی ز پرگار علی ست

هرکس که فرستد به محمد صلوات / همسایه دیوار به دیوار علی ست

عید غدیر مبارک . . .

***

نازد به خودش خدا که حیدر دارد / دریای فضائلی مطهر دارد

همتای علی نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد

عید غدیر خم مبارک باد . . .

 

***

علی در عرش بالا بی نظیر است علی بر عالم و آدم امیر است

به عشق نام مولایم نوشتم چه عیدی بهتر از عید غدیر است . . .؟ 

از :http://www.pctools.ir/