مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

مدیریت مدارس

آموختن یک چیز، به معنای برقرار کردن ارتباط با جهانی است که هیچ تصوری از آن نداریم. برای یاد گرفتن، فروتنی لازم است.

ضرب المل ها

"A poor workman blames his tools."
  • ترجمه: «کارگر بی‌مهارت، ابزار کارش را مقصر می‌داند.»
    • مترادف فارسی: «عروس نمی‌توانست برقصد، می‌گفت زمین کج است.»یا " وقتی زمین سفت است ، گاو از چشم گاو می بیند ."
  • "A bird in the hand is worth two in the bush."
  • ترجمه«یک پرنده‌ در دست، بهتر از دوتا روی درخت است.»
    • مترادف فارسی: «سرکه نقد به از حلوای نسیه.»
  • "Absence makes the heart grow fonder."
  • ترجمه: «دوری باعث علاقمندی می شود.»
    • مترادف فارسی: «دوری و دوستی
  • "A cat may look at a king."
  • ترجمه: «شاید که گربه به شاهی نظر کند.»
    • مترادف فارسی: «به اسب شاه گفته یابو
  • "A chain is no stronger than its weakest link."
  • ترجمه: «استحکام زنجیر بیشتر از حلقه ضعیفش نیست .» ویلیام شکسپیر در نمایش‌نامه ژولیوس سزار
  • "A coward dies a thousand times before his death. The valiant never taste of death but once."
  • ترجمه: «ترسو هزاربار پیش از مرگ می‌میرد. آدم نترس فقط یکبار مزه مرگ را می‌چشد.»
    • مترادف فارسی: «ترس برادر مرگ است.»
    • مترادف فارسی: «ترسو مرد!»
  • "A creaking door hangs longest." and "A creaking gate hangs long."
  • ترجمه: «دری که غژغژ می‌کند عمرش بیشتر است.»
    • مترادف فارسی: «اجل برگشته می میرد نه بیمار سخت.»
  • "Actions speak louder than words."
  • ترجمه: «صدای عمل رساتر از حرف است.»
    • مترادف فارسی: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.»
  • "Advice when most needed is least heeded."
  • ترجمه: «هرجا که پند و اندرز لازم آید، کمتر گوش شنوا است»
  • "A fool and his money are easily parted."
  • ترجمه: «احمق و پولش به راحتی از هم جداشدنی هستند»

مشابه فارسی:"تا ابله در جهانه، مفلس در نمیماند"

  • "A fox smells its own lair first." and " A fox smells its own stink first."
  • ترجمه: «روباه بوی گندش را زودتر از دیگران استشمام می‌کند»
    • مترادف فارسی: «چوب را که بلند کنی، گربه دزده فرار می‌کند»
  • "A friend in need is a friend indeed."
  • ترجمه: «به هنگام نیاز، دوست واقعی شناخته می‌شود.»
    • مترادف فارسی: «دوست آن باشد که گیرد دست دوست// در پریشان‌حالی و درماندگی»
  • ترجمه: «دوست واقهی کسی است که درموقع مشکلات همراه ماست.»[۱]
  • "After a storm comes a calm."
  • ترجمه: «پس از طوفان، آرامش گسترده می‌گردد.»
  • "After dinner sit a while, after supper walk a mile."
  • ترجمه: «بعد از نهار کمی استراحت کنید، بعد از شام یک کیلومتر راه بروید.»
  • "A good beginning makes a good ending."
  • ترجمه: «یک شروع خوب، پایان خوبی در پی دارد.»
    • خلاف فارسی: «خشت اول چون نهد معمار کج// تا ثریا می رود دیوار کج» مولوی
  • "A good man in an evil society seems the greatest villain of all."
  • ترجمه: «انسان نیک در جمع اشرار، شریرترین آن‌ها به نظر می‌رسد.»
  • مترادف فارسی : "با بدان منشین که صحبت بد/گرچه پاکی تو را پلید کند/آفتابی بدین بزرگی را/پاره ای ابر ناپدید کند"
  • "A good surgeon has an eagle's eye, a lion's heart, and a lady's hand."
  • ترجمه: «یک جراح خوب دارای چشمی همانند عقاب، دلی مثل شیر و دستی زنانه است.»
  • "A guilty conscience needs no accuser."
  • ترجمه: «یک وجدان گناه‌کار به سرزنش دیگران محتاج نیست»
  • "A jack of all trades is master of none."
  • ترجمه: «کسی که همه کار انجام می‌دهد استاد هیچ‌ کاری نیست.»
    • مترادف فارسی: « همه‌کاره و هیچ‌کاره.»
  • "A lie has no legs."
    نظرات 0 + ارسال نظر
    برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
    ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد